________________________________________بلو رایتر💙🦋
این پارت رو به عنوان پیشواز بخش سوم فیکشن در نظر بگیرید. به زودی شروعش میکنیم؛)
احیانا تا دو روز آینده.....
(البته اگه این پارت و بترکونین ممکنه جو گیر بشم و فردا شب براتون آپ کنم🚬).
.
.1. اگه قرار بود یک رنگ برای "لاو می" انتخاب کنید، چه رنگی بود؟
2. دیالوگ یا صحنه ای از فیکشن هست که خیلی دوستش داشته باشید؟
3. اگه قرار بود خودتون یک اسم برای این فیکشن انتخاب کنید، اون چی بود؟
.
.
.خلاصه پارت های گذشته:
چون ممکنه داستان و روند فیک رو فراموش کرده باشید، یه چکیده بهتون میگم تا یادتون بیاد؛
رابطه یونمین اوکی شده و حتی گرگ هاشون باهم پیوند برقرار کردن. در حال حاضر جو زندگی شون هم آرومه
اما رابطه تهکوک داغون شده....
آقای جئون با حرف زدن تهیونگ رو متقاعد کرد تا با ترک کردن کوک بهش یک فرصت برای زندگیی بهتر بده. آلفای ما هم قبول میکنه و از جونگکوک جدا میشه.
کوک هم گریه کنان قهر میکنه میره خونه جیمین هیونگش.
از طرفی همه نگران ناپدید شدن جونگکوک هستن و جیمین اجازه نمیده کسی به ملاقات این بچه بیاد تا حالش کمی بهتر بشه و......هیهیهی👇⭐
YOU ARE READING
Love me [Yoonmin]~|completed
Fanfiction↴ేخلاصه مهم نبود چند مرتبه براش هدیه بخره، گل ببره و بهش ابراز علاقه کنه. اون امگا با بی رحمی در حالی که پوزخندی از جنس تمسخر روی چهره دوست داشتنی و زیباش بود، این حقیقت رو که یونگی در سطح خودش نیست رو مثل پتک تو سرش می کوبید و تمام هدایا و احساسات...