ᬊᬁ53: We forgot it

1.5K 352 203
                                    

Yoongi's P.O.V:

_ هنوزم بین تون سکوت برقراره؟
با سوالِ تکراری که توسط هوسوک ازم پرسیده شد، چرخی به چشم هام دادم.

مسلما با وجود فاصله ای که بین خودمون ایجاد کرده بودیم، اطرافیان متوجه دعوا مون شده بودن....

و چه بسا عاجزانه سعی داشتن تا برامون پادرمیانی کنند...و البته که من و جیمین این اجازه رو ندادیم.
خودمون شروعش کردیم
خودمون هم تمومش میکنیم

در اصل، امروز تمومش میکردم. به اندازه کافی از وانیل کوچولوم دور بودم و به حد نیاز آروم شدم. زمانش رسیده بود که روبه روی هم بشینیم و در آرامش حرف هامون رو بهم دیگه بزنیم.

پس امروز زودتر از کمپانی برگشتم تا فرصت کافی داشته باشیم.
ولی اصلا انتظار نداشتم که با باز شدن درِ واحد، عطر غذاهای مختلف زیر بینی ام بپیچه....

با کنجکاوی قدم هام رو سمت آشپرخونه طی کردم و امگام رو پشت گاز دیدم.
زیر لب کلمات آهنگین به زبان می‌آورد و چیزی رو داخل قابله هم میزد.

نگاهی به پیشبندِ دور کمرش انداختم.
از کی تاحالا آشپزی میکرد؟

_ چیکار میکنی؟
البته که میدونستم داره چیکار میکنه، ولی میخواستم از زبون خودش بشنوم و دلیلش رو بدونم.

تو جاش لرزید و به ضرب سمتم برگشت.
با مردمک های ترسیده اش، ثانیه ای نگاهم کرد و سپس فورا گوی های عسلی رنگش رو ازم دزدید.
_ ....دارم غذا میپزم...؟

وارد آشپزخونه شدم و نگاهی به فضای شلوغ و بهم ریخته اش انداختم.
کی‌ میخواست اینجا رو جمع و جور کنه؟!

_ چرا؟
همون طور که به هویج های رنده شده ناخونک میزدم، پرسیدم.
نیم نگاهی بهم انداخت:
_ مادر و پدرم میخواستن بهمون سر بزنن....
_ میتونستی از بیرون سفارش بدی، بجای اینکه اینقدر خودت رو خسته کنی

از گاز فاصله گرفت و نزدیکم اومد:
_ نمیخوام چیزی بفهمند....
انگشت روغنیم رو مکیدم و با کنجکاوی نگاهش کردم:
_ چی رو؟
_ جو بین مون...

قبل از اینکه بخوام جوابی بهش بدم، با حالتی که اولین بار بود داشتم ازش میدیدم، نگاهش رو به زمین داد و گفت:
_ فقط یه امشب منو تحمل کن...

الهه ماه-
این اولین بار بود....

این اولین بار بود که داشتم این حالت رو ازش میدیدم.
جوری که لحظه ای از خودم متنفر شدم....چرا جیمین باید اینجور فکری بکنه؟!

چرا باید علاقه و عشقی که بین مون هست اینطور زیر سوال بره؟!

در ضمن چرا پارک جیمین باید اینطور شکننده و آسیب دیده جلوم به ایسته و در حالی که داره از استرس پوست کنار ناخنش رو میکنه چنین چیزی رو بهم بگه؟!

Love me [Yoonmin]~|completedDonde viven las historias. Descúbrelo ahora