همه چیز در عین بهم ریختگی منظم بود .داوطلب ها داشتن طلسم ها و ورد های لازم رو یاد میگرفتن.
مرگخوار اندره و امیلیا آوری وظیفه داشتن به داوطلب ها اموزش بدن .
در حالی که بقیهی کسایی که قرار بود به اورف ها حمله کنن هم داشتن دوباره تمرین میکردن تا فنون مبارزه شون رو تقویت کنن و طلسم هاو نفرین های لازم رو بهتر اجرا کنن.
از طرفی اسنیپ و اناستازیا هم داشتن معجونشون رو تقویت می کردن و یه اندازهی لازم معجون اماده میکردن و چند معجون دیگه هم برای انواع نیاز های گروه از داوطلبا گرفته تا کسایی که قرار بود مبارزه کنن.
از طرفی هم اقای مکنیز و اقای اوری ، چوب دستی ها رو برسی میکردن تا نقصی نداشته باشن و وسایل مورد نیاز رو که قبلا لیست کرده بودن اماده میکردن.
توی عمارت همه بشدت مشغول بودن، دراکو و لوسیوس که بیشتر وقتشون رو یا تو عمارت دارک لرد بودن یا عمارت لسترنج جایی که تمرین میکردن
، نارسیسا هم همراه خواهرش در حد توانش کمک میکرد،
دلانی سعی میکرد به خانوادش و مخصوصا دوستاش روحیه بده .
در عین حال چون دارک لرد خواسته بود در حد توان وضعیت رو به خارج از جمعشون بروز ندن و شرایط رو این قدر شلوغ که هست نشون ندن
، پس چند نفرم مشغول این کار بودن
مثل خانم پارکینسون ،مادر پنسی با مقالههای مجلهی مُدش و مزون فوقالعاده لوکسش ، لباسایی که طراحی میکرد و استفاده از دخترهای جوان و زیبا از هر سه حالت خونی اصیل ، نیمه اصیل و ماگل بورن.
که دلانی به عنوان یکی از مدل هاش و نارسیسا هم بهش کمک میکردن و همین طور دافنه و استوریا و ..و از طرفی افراد خودی وزارت خونه با استفاده از دیلی پرافت سعی میکردن با بازی های مهیج ، فکت های باحال و داستان ها و مطالب جالب مردم رو کمی مشغول کنن که وقتایی که بخاطر اورف ها توی خونه قرنطینه هستن مشغولشون نگه دارن .
و همین طور یه عده هم مواظب محفل ققنوس و فعالیت هاشون بودن تا نکنه نقشه هاشون رو خراب نکنن یا با دخالت اضافی برنامه رو بهم بریزن .
و همچنین به لطف بنفکترز که وزارت خونه رو اداره میکردن و اکثریت از دارک لرد پیروی میکردن ، بودجه و موارد مورد نیاز خیلی راحت در دسترس مرگخوار ها قرار میگرفت .
ولی همهی مرگخوارها مشغول نقشه نبودن و بعضیا مثل بارتی کراوچ جونیور در حال انجام کارای دیگه بود مثل در نظر گرفتن هرماینی و جاناتان .
هرچند که چون جاناتان بیشتر وقتش رو توی وزارت خونه میگذروند ، لازم نبود زیاد مواظبش باشه و همین جاناتان رو قابل اعتماد تر نشون میداد ، اما هرماینی اکثر وقتش رو توی عمارت مالفوی میگذروند ، و بارتی اونقدر اونجا رفته بود که کل عمارت به رفت و امدهای مکررش عادت کرده بودن.
YOU ARE READING
Right person, wrong time. (+18)
RomanceGlory never came Easy and Love was never Free. Read part 0 "خلاصه" #Dramione ♾ 🔞 🐍 🩸🪞🍷 👑 ♥️ 👥 🔞