60

346 46 8
                                    

4 January

جاناتان چشم‌های بازیک شده به توماس که خمیازه می‌کشید نگاه کرد و لب زد: کافیه!

توماس صاف نشست و دستی به موهاش کشید و به ساعتش اشاره کرد،

جاناتان نمی‌تونست بهش حق نده ساعت ۶:۴۵ صبح بود و از ۶:۱۵ همه تو پذییرایی دارک لرد نشسته بودن درحالی که صدای دارک لرد که داشت با چند نفر حرف می‌زد و بعضی وقتا صدای اقای لسترنج ، مالفوی یا اندره هم می‌اومد .

بلخرههه بعد از یک ساعت دارک لرد به همراه سه تا از مرگ خوار های نزدیکش وارد پذییرایی بزرگی که هم روی صندلی های میز ۲۴ نفرش و هم چند نفر که سر پا ایستاده بودن ، دراکو که پیش ایزابلا نشسته بودن صحبت کردم درمورد جاناتان رو تموم کردن و از روی صندلی هاشون بلند شدن.

اندره گلوش رو صاف کرد و شروع کرد به توضیح دادن نقشه و تقصیم بندی کردن کار بین مرگخوارها و بهشون چند دسته از کسایی که قراره کمکشون کنن الان اومدن و بقیه چند روز دیگه خودشون رو می‌رسونن ولی با دیدن نگرانی بقیه تاکید کرد که تاخیرشون لطمه‌ای به نقشه‌شون نمی‌زنه،
بعد از اینکه اندره توضیحاتشو تموم کرد ، لوسیوس اومد جلو و گفت: می‌خوام شما رو به ..

لوسیوس با دیدن نگاه های خیره‌ و دهن های بازی که به در پشت سرش دوخته شده بودن مکث کرد و گفت : بله با فاکسز !

لوسیوس با دیدن نگاه های خیره‌ و دهن های بازی که به در پشت سرش دوخته شده بودن مکث کرد و گفت : بله با فاکسز !

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
Right person, wrong time. (+18)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora