Right person, wrong time. (+18)

100

- [ ] هرماینی روی مبل نشست ، پاهاش رو روی همدیگه انداخت و پرسید : برای اولین بار !
- [ ] چه چیزی باعث شد ما برای امنیت اسکورپیوس نگران بشیم؟

- [ ] فرانسیس که قبل از اون نشسته بود به چشم های هرماینی خیره شد و گفت: حمله‌ای که به عمارت مالفوی شد!

- [ ] هرماینی پرسید : چه کسی مارو قانع کرد که جون پسرم تو خطره و محفل پشت اون ماجراست، درحالی که لوسیوس با اون همه تحقیق و پرس ‌و جو چیزی ‌پیدا نکرده بود؟

- [ ] فرانسیس اخم کرد و گفت : خب حرف های لرد !

- [ ] (( درسته ! دقیقا حرف های دارک لرد ، فقط حرف های اون
- [ ] نه رد پایی نه مدرکی !
- [ ] هیچ چیزی !! ))

- [ ] (( خب شاید اونا زرنگ تر از این حرف‌هان که مدرکی از خودشون جا بزارن !))

- [ ] (( تو اونهارو جوری که من می‌شناسم نمی‌شناسی اونا اینقدر زرنگ نیستن!
- [ ] هری بدون دامبلدور و شانس حتی یک روزم دووم نمی‌اره و البته دوستایی مثل من!
- [ ] و اون الان من رو نداره ))

- [ ] فرانسیس ابروهاشو بالا برد و طعنه زد : چه خود شیفته!

- [ ] هرماینی به تندی گفت: حقیقته !
- [ ] و اگه از این موضوع بگذریم و بگیم بله اونا قصد جون پسرم رو کردن ، تنها راه حلی که شنیدیم چی بود!؟

- [ ] فرانسیس که حالا انگار به وجد اومده بود به جلو خم شد و گفت : در واقع ما اصلا به این موضوع فکر نکردیم و فقط رفتیم پیش لرد !

- [ ] هرماینی هم به جلو خم شد و پرسید :و دارک لرد چه پیشنهادی داد!

- [ ] :(( اینکه به اون اعتماد کنیم تا جونش رو نجات بده و ما فقط یه کار کوچیک براش انجام بدیم! ))

- [ ] :(( و اون چه کاریه؟
- [ ] اون از ما می‌خوا برای نجات پسرم چیکار کنیم؟ ))

- [ ] فرانسیس : جان‌ پیچ هارو ‌پیدا کنیم!

- [ ] :((چرا ؟ ))

- [ ] فرانسیس با ناباوری گفت: چون این جوری زنده موندن خودش تضمین میشه!
- [ ] برای همین هم از ما خواست که اروم و بدون سر و صدا اون هارو پیدا کنیم تا کسی متوجه این موضوع نشه و بخواد مانعمون شه ، چون به احتمال زیاد ...
- [ ] اوه ریش مرلین !
- [ ] اون داشت از ما سواستفاده می‌کرد !
- [ ] اون نمی‌تونست از مرگخوار هاش بخواد هولکراکس هارو براش پیدا کنن چون محفل متوجه این موضوع میشد و سعی می‌کردن قبل از لرد بهشون دست پیدا کنن و جنگ میشد !
- [ ] ولی اگه ما می‌رفیتم دنبالشون کسی متوجه این موضوع نمی‌شد!