دراکو بعد از چند بوسهی طولانی و اروم جلوی در خونهی اوری ها ، از هرماینی جدا شد و گفت : دلم برات تنگ شده بود .
هرماینی با انگشتش برق لب پخش شدهاشو درست کرد و گفت : منم همین طور .
دراکو لبخندی زد و چند بار کوبید به در ، در بعد از چند ثانیه باز شد ، کسی پشت در نبود اما کاغذ قرمز رنگی که با جوهر سفید روش نوشته شده بود : ((اگه میخوای خوشبگذرونی از این پله ها بیا بالا! ))
توی هوا معلق بود!دراکو و هرماینی از روی راهنمایی های کاغذای قرمز رنگ معلق رسیدن پشت در بزرگی که بخاطر یادداشت کاغذ جلوی در که روش نوشته شده بود:(( فقط بیا داخل! ))
مطمئن بودن پارتی اونجاست ، هرماینی کمی مظطرب بود اما دراکو با تک خندهای گفت : بهت قول میدم که بهت خوشبگذره!
و در رو باز کرد !
صدای بلند موسیقی ، فضای تاریکی که با نور های قرمز روشن شده بود و فضای تقریبا ترسناک و باحالی رو درست کرده بود و بقریبا ۵۰/۶۰ نفر که داشتن اون وسط میرقصیدن و با ریتم اهمگ تکون میخوردن ، روبهرو شدن!هرماینی تک خندهای کرد و به اطراف نگاه کرد ، تعداد مهمونها زیاد بود ، یه سری داشتن میرقصیدن و یه سری اطراف ایستاده بودن و به رقص نگاه میکردن ، یه سری هاهم دور همدیگه نشسته بودن و مشغول بگو مگو و خوردن بودن.
دراکو دستشو گرفت و اونو سمت سوزان و سوفی اوری برد که کنار هرمن و هیرو ایستاده بودن ، وقتی بهشون رسیدن سوفی با خوشرویی بهشون خوشامد گفت .
هرمن و هیرو دراکو رو بغل کردن و با هرماینی دست دادن .هرماینی با خوشرویی جواب همشون رو داد و مرلین رو شکر کرد که لباسشو عوض نکرده بود!
چون لباس بقیه هم چیزی مثل لباس خودش بود.هرماینی بخاطر صدای بلند موسقی تقریبا داد زد و پرسید : ویویان و دلانی هم اینجان؟
هرمن کمی اومد جلو و گفت : فقط ویویان ! الان با پنسی رفتن نوشیدنی بیارن
هرمن و هیرو اونا رو بردن سمت مبلهای که به صورت نیم دایره چیده شده بودن ، همون موقع بلیز و گویل و تئودور و دافنه و ادریان و استوریا از وسط جمعیت اومدن و خودشونو پرت کردن رو مبلا!
همون موقع ویویان و پنسی هم با دوتا سینی پر از شات های کوچیک نوشیدنی اتیشی اومدن !
همه هورااا کشیدن !
و فورا یه سینی خالی شد ، همه یه شات روتو دستشون نگهداشته بودن .
دراکو یکی از دوتا شاتی که برداشته بود رو داد به هرمانیی ، اولش هرماینی خواست مخالفت کنه و بگه هنوز زوده ولی با خودش فکر کرد گفت چرا که نه اومدم پارتی تا خوشبگذرونم !
YOU ARE READING
Right person, wrong time. (+18)
RomanceGlory never came Easy and Love was never Free. Read part 0 "خلاصه" #Dramione ♾ 🔞 🐍 🩸🪞🍷 👑 ♥️ 👥 🔞