من الان تونستم وصل بشم گایز.
هرکدومتون هر تایمی که اومدین کامنت بذارین دلم براتون تنگشده.
من چنل تلگرام دارم و ایدیش توی بیو هست، اگر همه موافق هستین و براتون راحت تره دسترسی به تلگرام، ما میتونیم تورنس و سیلاژ رو اونجا هم اپ کنیم.
یعنی هم توی واتپد و هم چنلم در تلگرام.
نظرتون رو همین قسمت کامنت کنید.
صفحه من رو هم فالو کنید تا پیام ها و نوتیفیکشنهای مسیج برد براتون بیاد... من نمیرسم تک تک جواب سوالاتتون رو بدم.
.
.
.
.
.
.
- به سلامتی!لیوان های جمع بالا رفت و صدای به هم خوردن گیلاسهای توی رستوران پیچید.
هرچند خبری از الکل نبود اما پسرها با مسخره بازی قصد داشتن از جشن پیروزی تیم لذت ببرن.
جونگکوک با کمی مکث لیوانش رو به گیلاس نوشیدنی تهیونگ زد.
صدای یکی از بچهها تیم بلند شد:- این رو بزنیم واسه ویکتور کیم؟ نا سلامتی توی بازی هتریک کرده.
هتریک!
جونگکوک با سرخوشی لبخند زد که نگاه تهیونگ شکارش کرد.
هیچ کدوم نمیدونستن قراره به اون نقطه برسن.
وقتی جونگکوک با استرس روی نیمکت نشسته بود و رفتارهای احمقانهای الوین رو تماشا میکرد. تیمشون یک هیچ از اوهایو عقب افتاد.
اون گل کوفتی به خاطر هماهنگ نبودن خط دفاع اتفاق افتاد.
مومشکی خوب نگاه عصبی تهیونگ رو به خودش به یاد داشت.
هردوی اونا ناامید و گیج بودن چون به خاطر شرط مسخرهی کینگ رابطشون به برد تیم تورنس بستگی داشت.
جونگکوک واقعا میخواست که کنار تهیونگ بمونه اما غد بودنهاش اجازه نمیداد راحت به زبونش بیاره، پس اون شرط مسخره رو گذاشت.
بین دو نیمه هم باز مربی بهش بازی نداد.
همهی تیم از تصمیم اون مرد گیج بودن چون محض رضای خدا فقط ترکیب تهکوک توی خط حمله میتونست مثل یک معجزه تیم رو از باخت نجات بده.
نیمه دوم اما تهیونگ به تنهایی معجزه کرد.
توی چهل دقیقه سه تا گل زد و تیم رو جلو انداخت.
حق با جونگکوک بود، هیچکس به اندازهی کیم تهیونگ برد تورنس رو نمیخواست!
اون حتی موقع شادی گل دومش نامحسوس به مومشکی جذابش قلب نشون داد.
طوری که همه فکر کردن تازه وارد رو به تماشاچیها انجامش داده اما جونگکوک خوب میدونست که اون فقط برای خودشه.مایک با چشم غرهای که به هم تیمیش رفت، غرید:
- بیخیال به هرحال این فقط یه نوشیدنی بدون الکل.
پسرها با شیطنت خندیدن.
حق با مایک بود!
مربی با خشم ساختگی رو به مایک پرسید:- هی مایک داری بچهها رو تحریک میکنی؟
البته که همهی اونا میخواستن یه نوشیدنی الکلی بخورن اما خب سن قانونی توی آمریکا برای نوشیدن مهم بود.
هرچند جونگکوک و تهیونگ قرار نبود به قوانین اهمیت بدن.- نه مربی.
مرد سمت تازه وارد محبوب تیم چرخید و با لبخند به تهیونگ خیره شد:
YOU ARE READING
ᴛᴏʀʀᴇɴᴄᴇ ᴋɪɴɢᴅᴏᴍ👑
Fanfictionکیم تهیونگ، پسر کوچکتر کیم تائه سو رهبر مافیای black Snake بعد از خراب کاری که توی مدرسه سابقش به بار آورد و خط قرمزی که روی پروندهاش کشیده شد با نفوذ پدرش به دبیرستان تورنس منتقل میشه. اون میخواد دوباره قدرتش رو از نو بسازه اما تورنس، پادشاهی پ...