روی تک صندلی چوبی گوشهی انبار نشسته بود.
سایهی تاریک دیوار بلند روی صورتش افتاده و دختر فقط بخشی از موهاش رو زیر کلاه هودی تیرهاش میدید. نگاهش اما قفل تخت و جسم بیهوش روش بود اما بیشک پر بود از حرص و نفرت.
بالاخره صدای بلند انتظارش رو پایان داد:- چه غلطی بود کردی هانا؟
نیشخند دختر صورت رنگ پریدهاش رو رنگ کرد.
- اصلا متوجه مجبور بودم توی جملهام میشی؟ اونا داشتن یان رو میکشتن منم نفر بعدی بودم.
پسر کمی تکون خورد، سایهاش توی انبار کش اومد.
- میتونستی بازم شکایت کنی.
کم تحمل نسبت به غرهای بیجایی که میشنید از جا ورید و قدمی جلو اومد.
سایه کمرنگ نه، تاریکتر شد.
- خفهشو تو متوجه نیستی فکر کردی در افتادن با ادمهایی که یک روزه پرونده خشونت رو میبندن اسونه؟ اونم با یک اشاره.صدای تاریک کلافه و خشمگین دختر رو وادار به سکوت مرد.
- گند زدی بهمون... به برنامه هامون.
- حال منم اندازهی تو بده.
- خفهشو فقط.
هانا با حرص چنگی به موهای موتاهش زد و چیزی نگفت.
هیچ ایدهای نداشت چطور کارشون به اون نقطه رسید.
سوال مرد نگاهش رو سمت تن بیهوش یانجون که پر بود از کبودی کشوند.- کی به هوش میاد؟
- نمیدونم، شاید یکی دو ساعت دیگه.
- امیدوارم بمیره... عین سانا... لعنت بهش... زده زیرش.
به سرعت چرخید:
- منظورت چیه؟
- خودت چی فکر میکنی؟ عذاب وجدان داره میکشش.
حتی لازم نبود صورتش رو ببینه تا پوزخندش رو احساس کنه.
- از اول قرار نبود از جونگکوک خوشش بیاد.
- احمقه...
اهی کشید و این بار درد خفیفی رو توی سرش حس کرد.
اثرات کشیده شدن موهاش به دست اون مرد سیاه پوش بود؟ شاید!- فکر میکنی چطور جئون تونست پیدات کنه؟
هانا نیشخند زد. با تمسخر پرسید:
- فکر میکنی کار جئونها بود؟ اونا ثروتمندن اما اهل این داستان ها نیستن.
نگفت اما اگر جئونها اهل این کارها بودن خیلی قبلتر به خاطر کارهاش حسابی از خجالتش در میاومدن.
مرد از ردی صندلی بلند شد.
صدای کشیده شدن پایههاش روی زمین چندش اور بود.- یه حدسهایی میزنم.
ابرویی بالا انداخت:
- کار کیه؟
قدمی به جلو برداشت.
سایه از صورتش کنار رفت.
بیحس بود.

ESTÁS LEYENDO
ᴛᴏʀʀᴇɴᴄᴇ ᴋɪɴɢᴅᴏᴍ👑
Fanficکیم تهیونگ، پسر کوچکتر کیم تائه سو رهبر مافیای black Snake بعد از خراب کاری که توی مدرسه سابقش به بار آورد و خط قرمزی که روی پروندهاش کشیده شد با نفوذ پدرش به دبیرستان تورنس منتقل میشه. اون میخواد دوباره قدرتش رو از نو بسازه اما تورنس، پادشاهی پ...