- دوست پسرت جانگ هوسوکه و تو واسه دو گرم کک هفتهای یه بار منو احضار میکنی پرنس؟
سکوت!
همین یک جمله کافی بود تا جمعشون یخ بزنه.
جیمین واضح میلرزید و توی نگاه هوسوک و وی شوک و ترس بود که بیداد میکرد.- چ-چی؟
جاش که متوجهی اوضاع شده بود سریع سمت نفر چهارم برگشت و اشاره کرد که برن.
- دیگه... باید بریم.
هر دو به سرعت اتاقک رو ترک کردن و اونها رو توی جو ترسناکی که ایجاد شده بود رها کردن.
هوسوک با شوک سمت جیمین برگشت:- از جاش جنس میگرفتی؟
جیمین لرزید.
صدای هوسوک بلند نبود اما عجیب این جمله بهمش میریخت.
با سکوت جیمین، هوسوک این بار صداش رو بالا برد:- جیمین با توام!
پسر طوری از جا پرید که جونگکوک ترسید نکنه این شوک باعث بیهوشیش بشه اما جیمین قوی بود.
صدای لرزونش اروم بلند شد:- نه من...
قبل از اینکه بتونه حملهاش رو تموم کنه جونگکوک جلو پرید:
- برای من میگرفت.
هر سه نفر با شوک به نگاه مصمم مو مشکی خیره شدن.
هیچکدوم انتظار این جمله رو نداشتن.
تهیونگ یقین داشت پسرش دروغ میگه.
جونگکوک هیچ وقت پنهانی و بدون حضورش مواد مصرف نکرده بود. اما نگاه مطمئن جونگکوک ترس رو ناخودآگاه بهش القا کرد.- کوک...
هوسوک با ناباوری پوزخند زد:
- برای تو؟ از کی تا حالا رفیق فابش شدی؟
مومشکی نگاه عمیقی به ترسی که توی چشمهای تهیونگ بود هدیه داد تا اعتمادش رو بخره و بعد با گستاخی سمت هوسوک رفت:
- نگران نباش سودش پنجاه پنجاه بوده... من مواد میگرفتم و جیمین نمرهی خوب.
جملات پسر اونقدر مطمئن بود که هوسوک مشکوک به تهیونگ نگاه کرد.
خوب میدونست رفیقش اهل دروغ نیست.
- تو میدونستی؟با سکوت تهیونگ با حرص خندید:
- شاید تو بتونی دروغ بگی ولی اون نمیتونه جئون.
جونگکوک نفس پر حرصی کشید و به دوست پسرش چشم غره رفت.
هوسوک تنش رو کنار زد و رو به روی جسم رنگ پریده و مسکوت جیمین ایستاد.
نگاهش رو میدزدید.
خوب میدونست این نگاه آتیش میزنه به قلب رو به روش.- سرت رو بگیر بالا جیمین، چند وقته؟
چشمها و صداش با هم لرزید و خون به نگاه هوسوک کشید:
- شش ماه.
وحشت کرد.
ترسید.
کم اورد.
هرگز فکر نمیکرد جیمین اینطور دورش بزنه.
اینطور بهش دروغ بگه.
چرا نفهمیده بود؟
YOU ARE READING
ᴛᴏʀʀᴇɴᴄᴇ ᴋɪɴɢᴅᴏᴍ👑
Fanfictionکیم تهیونگ، پسر کوچکتر کیم تائه سو رهبر مافیای black Snake بعد از خراب کاری که توی مدرسه سابقش به بار آورد و خط قرمزی که روی پروندهاش کشیده شد با نفوذ پدرش به دبیرستان تورنس منتقل میشه. اون میخواد دوباره قدرتش رو از نو بسازه اما تورنس، پادشاهی پ...