torrence king?!

6.5K 1K 116
                                    

نفرت انگیز؟
خب، آره شاید.
اون لعنتی خوش قیافه به نظر می‌رسید و عطرش توی اون فاصله‌ی نسبتاً نزدیک، دیوونه کننده بود.
بوی سردی که انگار رایحه‌ای شبیه به رز هلندی باهاش ترکیب شده بود.

جونگکوک نمی‌دونست چرا اینقدر نسبت به اون پسر احساس بدی داره.
طوری که اون بوی دل‌پذیر و دیوونه کننده، حالا باعث سر دردش بود.

لیتون کلاس‌ حوصله سر برش رو با جمله‌ی" تکالیفتون رو تا قبل از سه شنبه‌ی بعد ایمیل کنید" ، تموم کرد.
جونگکوک کلافه، از روی صندلی بلند شد و با پرت کردن کتاب مضخرفِ تاریخ، توی کیفش بدون نگاه کردن به تازه وارد کنارش خواست کوله‌اش رو برداره که بندش توی دست‌های کشیده‌ی تهیونگ قفل شد.
با صورت شاکی، سمتش برگشت و غرید:

- چه مرگته؟

تهیونگ پوزخند زد و با پرت کردن کت جونگگوک توی صورتش با تنه‌ی محکمی از کنارش رد شد.
جونگکوک ناسزایی به بی‌حواسیش گفت و کتی که به لطف تهیونگ از جا موندنش جلوگیری شده بود رو چنگ زد و بدون پوشیدنش سمت سانا که جلوی کلاس منتظرش بود رفت.

- دانش آموز جدیده؟

- کی؟

سانا باچهره‌ی خندون به ویکتور که با فاصله ازشون با شوگا صحبت می‌کرد، اشاره کرد.
جونگکوک سرش رو تکون داد و قبل از اینکه چیزی بگه لیام از پشت سرش بیرون پرید.

- دیدیش؟ پسر... حتی با نگاهش می‌تونست کاری کنه خودمو خیس کنم.

سانا که هنوز زیر چشمی تازه وارد تورنس رو زیر نظر داشت، جواب داد:

- آره دیدمش.

جونگکوک با پوزخند عصبی سمت لیام برگشت تا بهش بتوپه که بحث رو تموم کنه اما رسیدن مایک درحالی که به خاطر دویدن نفس نفس می‌زد، مانعش شد.

- چی‌شده مایک؟

مایک کمی خم شد تا بتونه نفسی تازه کنه.

- یان...یانجون رو پیدا کردیم رئیس.

...

شوگا هنوز به خاطر مستی سردرد داشت و اخم‌های غلیظش مهر تایید به حدس تهیونگ بود.
جدای رفیق چندساله‌اش که مثل کف دست می‌شناختش، اون پسر مومشکی که همراه دوتا پسری که کنارش بودن با سرعت از سالن مدرسه خارج شدن، شاخک‌هاش رو به کار انداخت.

جیمین که متوجه نگاه خیره‌ی تهیونگ به اون پسر شده بود با اخم گفت:

- اسمش جونگکوکه اما جی‌کی صداش می‌زنن.

تهیونگ سمت جیمین چرخید.
یونگی با پوزخند توضیح داد:

- آشنا شدیم... کلاس اولمون مشترک بود.

جیمین آروم گفت:

- اطرافش نپلکید.

تهیونگ که حالا نسبت به اون پسر کنجکاو تر شده بود پرسید:

ᴛ‌ᴏ‌ʀ‌ʀ‌ᴇ‌ɴ‌ᴄ‌ᴇ‌ ‌ᴋ‌ɪ‌ɴ‌ɢ‌ᴅ‌ᴏ‌ᴍ‌👑Where stories live. Discover now