_دیگه نریم بالا
+خب شاید نامی و بچها نخوان بخورن
_هه فکر کن جین به غذا نه بگه
+باش اون میز همیشگیمون بریم
_اوکی پس زودباش جیهوپ الان سالن پر میشه...
جیهوپ با سر تایید کرد و بعد با نگاه کردن به راه پله گفت: ع یونگی نگاه کن نامی و جین و جیمین دارن میان
یونگی: دیدی گفتم
جیهوپ: پس چرا تهیونگ نیست؟
یونگی بدون پاسخ دادن به جیهوپ برای نامجون دست تکون داد و با نزدیک شدن نامجون گفت:تهیونگ کو؟
نامجون: تو اتاقشه دارن میان
جیهوپ: دارن؟
نامجون: آره با جونگکوک
قبل از واکنش جیهوپ جین گفت: به خدا بگی جونگکوک کیه ها من میدونم و تو...
جیهوپ خندید و گفت: واقعا میخواستم بگم
جین: بچها ساکهاتون و حاضر کردین؟قبل از جواب دادن به سوالش یونگی گفت: ع تهیونگ اومد
تهیونگ جلوتر اومد و سینی غذاش رو گذاشت روی میز بعد گفت: میریم دریا
همه: چی؟
تهیونگ: دریا
جین: چرا؟
تهیونگ: هم دلبازه هم رمانتیکه هم...
نامجون وسط حرفش: هم جونگکوک دلش میخواد
تهیونگ کمی خشکش زد و بعد با خنده ای که کنترلش میکرد گفت: نه واقعا اون دلش نمیخواست
یونگی با خنده: برو بچه ما بزرگت کردیم
تهیونگ با خنده: نه واقعا اشتباه متوجه شدین
جین: حالا یونگی پایین بود ما که داشتیم میومدیم دیدیم از تو اتاق تو اومد بیرون
تهیونگ: اوکی اره اومد ولی...
نامجون وسط حرفش: دیدین دیدین آقا گفته بریم دریا
تهیونگ با خنده گفت: نه بابا اون نگفت، اون...
جین وسط حرفش: اون فقط پیشنهاد داد...
یونگی: و چه پیشنهادی جذاب تر از پیشنهاد جونگکوک؟!!!
تهیونگ: بابا بزارین حرف بزنم...
نامجون با شیطنت: دیگه چی میخوای بگی؟ تصمیمی که خیلی وقته گرفته شده رو با یه پیشنهاد تازه وارد عوض کردی
تهیونگ با لبخند کنترل شده: اینطور نیست صبرکنین..
جین وسط حرفش: کاملا هم همینطوره اصلا حالا که اینطور شد
رو به نامجون کرد و گفت: عشقم همون استخر میریم
نامجون با خنده: هر چی عشقم بگه
تهیونگ دست رو دهنش گذاشت و خندید و گفت: دیوانه ها پیشنهاد خودمه
جیهوپ: ولی بچها دریا خیلی باحال میشه ها بزرگم هست کسیم گیر نمیده خودمونیم هر چه قدر خواستیم میتونیم شنا کنیم...
ESTÁS LEYENDO
فیک: جونگکوک
Fanficاز دنیاتون متنفرم، دنیاتون بوی لجن میده، بوی کثافت، توی دنیاتون آدما جایی ندارن... جونگکوک پسری که به خاطر وضعیت نادر جسمیش مورد قضاوت های نا به جا قرار میگیره، میتونه از این باتلاق بیاد بیرون؟ زوج: تهکوک، یونمین ژانر: متفاوت، عاشقانه، خفگان، غمگی...