_ع یه اتاق عکس فوری دیگه هم اینجاست ته ته
تهیونگ خندید و گفت: اونیکی که گوشه هتله کیفیتش بهتره کوکی بیا بریم دور بزنیم میریم هتل عکس میگیریم
جونگکوک: حالا اینو هم امتحان کنیم چی میشه؟!
تهیونگ با دیدن ذوق جونگکوک لبخندی زد و گفت: باشه....
اتاقک های عکسهای فوری یکی پس از دیگری دچار صف های زیادی میشدند، تهیونگ و جونگکوک پس از چند لحظه وارد اتاقک شدند، جونگکوک گفت: شانس اوردیم زود اومدیم وگرنه الان باید تو صف بودیم
تهیونگ: آره بیا بشین
جونگکوک: دوتا صندلی نداره؟!
تهیونگ: کوکی جان ماهیت اتاق های عکس فوری برای زوجینه نه برای مجردا البته بعضی وقتا مجردا هم عکس میگیرن
جونگکوک: عجب نمیدونستم
تهیونگ: الان فهمیدی؟! بیا بشین رو پام
جونگکوک: رو پات؟!
تهیونگ با اینکه کمی از تردید جونگکوک حرص خورد اما گفت: میخوای برم بیرون عکس بگیری؟!
جونگکوک فورا روی پاش نشست و بعد بدون هیچ حرفی لبهاش رو روی لبهای تهیونگ قفل کرد، صدای چیلیک چیلیک عکس فوری پشت هم میومد و با صدای بوسه قاطی شده بود، مسئول اتاقک عکس فوری در زد و گفت: عکس گرفتن تموم شد بیایید بیرون
با صدای مسئول به خودشون اومدند و بعد از کمی فاصله گرفتن زدن زیر خنده.....ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همه توی غذا خوری جمع شدند، جین با خمیازه های پی در پی ای که میکشید به جیهوپ گفت: چرا دیر کردن؟!
جیهوپ: کیا؟!
جین: نامجون و یونگی دیگه فکر کردی کیا رو میگم؟!
جیهوپ: آهان نه فکر کردم تهیونگ و کوک رو میگی
جین: نه میدونستم میرن بیرون
جیهوپ به پله نگاهی کرد و گفت: اوناهاش اومدن
بعد براشون دست تکون داد، یونگی در حالی که پایین میومد نگاهی به جیهوپ کرد و در گوش نامجون گفت: اگر دعوا کنم به خاطر جیمین جیهوپ ناراحت میشه
نامجون: اون با من
یونگی: ولی آخه
VOCÊ ESTÁ LENDO
فیک: جونگکوک
Fanficاز دنیاتون متنفرم، دنیاتون بوی لجن میده، بوی کثافت، توی دنیاتون آدما جایی ندارن... جونگکوک پسری که به خاطر وضعیت نادر جسمیش مورد قضاوت های نا به جا قرار میگیره، میتونه از این باتلاق بیاد بیرون؟ زوج: تهکوک، یونمین ژانر: متفاوت، عاشقانه، خفگان، غمگی...