پارت شصتم

77 9 4
                                    

_خب من چیکار کنم؟!
+فقط دهنتو ببند باک
باک: یواین گوش کن ببین اگر واقعا کمک دانگ رو میخوای باید به حرفش گوش بدی
یواین با حرص: ای خدا ینی رسیدم به جایی که باید باج بدم
باک: چیکار کنم الان؟!
یواین: برو گوشی رو بده بهش
باک: اوکی صبر کن

یواین: منتظرمباک دوباره به سمت دانگ رفت، دانگ خواست حرفی بزنه اما باک فورا گوشی رو سمتش گرفت و گفت: یواین، با تو کار دارهدانگ با کمی تردید و تفکر گوشی رو گرفت و جواب داد:  بله؟! یواین نفرت خودش رو کنترل کرد و گفت: هه صدات تغییر نکردهدانگ: ولی صدای...

Ups! Gambar ini tidak mengikuti Pedoman Konten kami. Untuk melanjutkan publikasi, hapuslah gambar ini atau unggah gambar lain.


یواین: منتظرم
باک دوباره به سمت دانگ رفت، دانگ خواست حرفی بزنه اما باک فورا گوشی رو سمتش گرفت و گفت: یواین، با تو کار داره
دانگ با کمی تردید و تفکر گوشی رو گرفت و جواب داد:  بله؟!
یواین نفرت خودش رو کنترل کرد و گفت: هه صدات تغییر نکرده
دانگ: ولی صدای تو داغونه
یواین با نفرتی که تو چهره ش داشت نفس عمیقی کشید و گفت: زمونه س دیگه
دانگ: زمونه؟! یا کارما؟!
یواین: هر چی میخوای اسمشو بزار
دانگ: چی میخوای؟!
یواین: اول تو بگو، تو گفتی بهم خبر بدن
دانگ: من حقمو میخوام
یواین سکوت کرد و چند لحظه بعد دانگ گفت: هر کاری که تو میخوای بعد از گرفتن حق من از سهم طلاها انجام میشه و مطمئن باش انجام میشه ولی اگر سهمم و ندی...
وسط حرفش یواین گفت: میدم باک یکباره کل سهمتو میدم
دانگ: به نظر کار مهمی داری!
یواین: چطور؟!
دانگ: تو الکی پول به کسی نمیدی
یواین: راست میگی ولی اینبار انقدر مهمه کارم که علاوه بر حقت یه پول اضافه برای انجام کار داری
دانگ: خوبه فکر میکنم دوباره قراره همکار بشیم
یواین: امیدوارم
دانگ: بعد از اینکه حقمو گرفتم باهم صحبت میکنیم
یواین: اوکی....

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

Ups! Gambar ini tidak mengikuti Pedoman Konten kami. Untuk melanjutkan publikasi, hapuslah gambar ini atau unggah gambar lain.
فیک: جونگکوکTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang