_اه اه پسره بیشعور
+آیو اون حق داره
آیو: بیخیال نم آن انگار جیمین بهش تجاوز کرده بود وسط سالن داد میزنه عین این سلیطه ها
نم آن: قبول دارم یکم تند رفت
آیو: تند رفت؟! رسما گوشت و گذاشت جلوی گربه
نم آن: چی؟!
آیو: جهنم میشه دانشگاه واسش
نم آن: چرا؟!
آیو: چه سواله چرتیه که میپرسی وضعیت قلدری تو کشورتو نمیدونی اینجا کره ست نم آن کافیه ازت آتو داشته باشن همون و میکنن بهونه میزنن تو سرت
نم آن: خب جیمینم اشتباه کرده دیگه
آیو: درسته اشتباه کرده ولی انگار جیهوپ هم داره همون اشتباه میکنه
نم آن: بیخیال
آیو: دارم راست میگم کار جیهوپ کمتر قتل نیست جیمین الان واقعا تنهاست
نم آن: چی بگم....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
_نباید اینکار و میکردی
+تو فازت چیه؟!
_ببین یونگی اون کار وحشتناکی کرد نباید ازش حمایت کنی
یونگی: کار وحشتناک؟!
به تهیونگ نگاه کرد و گفت: بهتر کوکیت و ساکت کنی نمیفهمه چی میگه...
جونگکوک قبل از تهیونگ گفت: کاملا متوجه هستم
یونگی با حرصی که داشت، آروم به سمت جونگکوک رفت و تهیونگ تا حرکت کردن یونگی رو دید به جونگکوک نزدیک شد، یونگی گفت: بگو منم متوجه بشم
جونگکوک: جیهوپ تند رفت
جیهوپ که بیدار شده بود با حرص از روی تخت بلند شد و گفت: من تند رفتم؟!
جونگکوک با اخم بهش نگاه کرد و یونگی گفت: ببین منو
ESTÁS LEYENDO
فیک: جونگکوک
Fanficاز دنیاتون متنفرم، دنیاتون بوی لجن میده، بوی کثافت، توی دنیاتون آدما جایی ندارن... جونگکوک پسری که به خاطر وضعیت نادر جسمیش مورد قضاوت های نا به جا قرار میگیره، میتونه از این باتلاق بیاد بیرون؟ زوج: تهکوک، یونمین ژانر: متفاوت، عاشقانه، خفگان، غمگی...