از دنیاتون متنفرم، دنیاتون بوی لجن میده، بوی کثافت، توی دنیاتون آدما جایی ندارن...
جونگکوک پسری که به خاطر وضعیت نادر جسمیش مورد قضاوت های نا به جا قرار میگیره، میتونه از این باتلاق بیاد بیرون؟
زوج: تهکوک، یونمین
ژانر: متفاوت، عاشقانه، خفگان، غمگی...
Ups! Gambar ini tidak mengikuti Pedoman Konten kami. Untuk melanjutkan publikasi, hapuslah gambar ini atau unggah gambar lain.
استاد لجباز موسیقی به معشوق رد شده از طرف یک عاشق سرسخت نگاهی کرد و گفت: تو اسمت چیه؟! +جیمین مادونگ: جیمین تو بلند شو بشین پیش اون جیمین امتداد انگشت اشاره استاد رو هدف گرفت و درکمال ناباوری به یونگی رسید، با این اشاره به غیر از جیمین پسرها هم تعجب کردند و جین به نامجون آروم گفت: یا خدا الان قیامت میشه!!! نامجون: هیششش جین: جیهوپ و ببین فقط نامجون نگاهی به جیهوپ که از خشم قرمز شذه بود و به جیمین زل زده بود انداخت، جونگکوک و تهیونگ که علاوه بر جابه جایی باز هم مثل نامجون و جین کنار هم بودند از این تغییر دراماتیک خنده شون گرفته بود و سعی در کنترل خنده شون داشتن، اما این وسط کسی که بی اعتنا به این درام زیبا بود با اکو شدن صدای یواین توی سرش توجهش رو کاملا به سمت جیمین برد...
یونجون سعی میکرد تا از هر فرصتی برای گرفتن اطلاعات کافی از جیمین استفاده میکرد، برای همین رو به جیهوپ گفت: اون یارو رو میشناسی؟! جیهوپ بدون چشم برداشتن از جیمین با حرص گفت: کدوم؟!! یونجون با اشاره کوچیکی به جیمین گفت: همون پسره که اونجاست جیهوپ با حرص: نمیشناسم یونجون که حرص توی صورت جیهوپ رو میدید کمی با تعجب بهش نگاه کرد و بحث رو کش نداد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Ups! Gambar ini tidak mengikuti Pedoman Konten kami. Untuk melanjutkan publikasi, hapuslah gambar ini atau unggah gambar lain.
