به دوستش حق میداد به خاطر حساسیتهای دوست پسرشم که شده نباید حمایت علنی میکرد، ولی هر چقدر که پیش خودش فکر میکرد، باز هم نمیتونست بی تفاوت باشه برای همین با سر تایید کرد و گفت: میدونم ولی نامی درک کن نمیشه نسبت بهش بی تفاوت بود
نامجون: به خاطر چی؟! اگر برای قولی که به مادرش دادی میگی، یونگی جان اون مادر اگر بچه ش واسش مهم بود که ولش نمیکرد
یونگی: نه به خاطر این نیست به خاطر خودشه ببین ما نمیدونیم جیهوپ کی فراموشی میگیره، اصلا نمیدونیم میگیره یا نه، یا اینکه نمیدونیم کی قرار حمله خواب بهش دست بده، اگر روی بلندی باشه آسیب ببینه چی؟!
نامجون دستی روی شونه اش گذاشت و یونگی ادامه داد: برای همین شیش دانگ حواسمون باید بهش باشه...
نامجون: میدونم چی میگی منم بی تفاوت نیستم بهش
یونگی: میدونم
بین صحبتاشون در توالت باز شد و توجهشون رو جلب کرد،نامجون گفت: صبح بخیر جین
جین: صبح بخیر صبحونه نداریم؟!
یونگی بلند شد و گفت: چرا الان میرم میگیرم
نامجون: کجا جیهوپ و تهیونگ باید برن
یونگی: اون تا اونو از خواب بیدار کنه ظهر شده
نامجون: پس بزار باهات بیام
جین: کیمچی یادتون نره
نامجون: باشه
جین دوباره گفت: واسه تهیونگ رامن بخرید
نامجون سوئیچ ماشینش رو برداشت و گفت: باشه خودت چیزی نمیخوای؟
جین: سوشی سبزیجات منو فراموش نکن
نامجون: یادمه چیز دیگه؟!
جین: واقعا چیزی یادت نرفته؟!نامجون لبخندی زد و جلو رفت و لبهاش رو بوسید، جین لبخندی زد و گفت: خوبه دیگه یادآوری نمیکنما
نامجون: معذرت
یونگی که دم در بود گفت: راستی بچها ما میدونیم کی چی میخوره که براش بخریم ولی از جونگکوک که خبر نداریم چی دلش میخواد
جین: ولش کن اون همه چی میخوره
نامجون: ع ینی چی زشته
بعد به سمت اتاق جونگکوک رفت و در زد چون پاسخی نشنید وارد شد، با دیدن تخت خالیش بلند گفت: اینجا نیست
جیهوپ که به در اتاق تهیونگ تکیه زده بود گفت: اینجاست
جین: چی؟
با حرف جیهوپ یونگی هم دوباره وارد خونه شد و همگی به سمت اتاق تهیونگ رفتند، جین با خنده ریز ریز گفت: باورم نمیشه دو نفر انقدر یواشکی رل بزنن
جیهوپ: حالا تو از کجا میدونی رل زدن
جین: آره این مدل خوابیدن مال دوستای صمیمیه راست میگی
جیهوپ: هه هه خیلی بامزه بود
KAMU SEDANG MEMBACA
فیک: جونگکوک
Fiksi Penggemarاز دنیاتون متنفرم، دنیاتون بوی لجن میده، بوی کثافت، توی دنیاتون آدما جایی ندارن... جونگکوک پسری که به خاطر وضعیت نادر جسمیش مورد قضاوت های نا به جا قرار میگیره، میتونه از این باتلاق بیاد بیرون؟ زوج: تهکوک، یونمین ژانر: متفاوت، عاشقانه، خفگان، غمگی...