Dear memories

Part 59

فاقد اسمات، اما دارای محتوای جنسی ناخوشایند
دوست نداشتید رد کنید :)

برای بار هیچ کس نمی‌دونست چندم، با شنیدن ناله‌ای که امگای وانیلی می‌دونست بدون شک از روی درده، نگاه مضطربی به در بسته اتاق انتهای راهرو انداخت.
_خیلی بی‌رحمی!
+با منی؟
_دقیقا با خودتم هیونگ! می‌دونم تا حالا تجربش نکردی ولی مگه میشه نفهمی داره درد می‌کشه؟
+یه جوری میگی انگار تقصیر منه!
_هیونگ!

بتا با ماگ قهوه‌ای از آشپزخونه بیرون زد و با لم دادن به کاناپه، تلویزیون رو روشن کرد.
_الان پنج روزه که اینجوریه. واقعا نباید هیچ کاری براش بکنی؟
+جئون جونگکوک... فکر اینکه آلفا بیارم تو خونم تا با برادرم بخوابه از سرت بیرون کن!
_صرفا خیلی بد داری بهش نگاه می‌کنی. اگه...

+هیچ اگه‌ ای وجود نداره کوک. هیونگ می‌دونه الان جیمین پیش منه و منم نسبت بهش مسئولیت دارم. تا همین جا هم زیاده‌روی کردیم. اگه خیلی دلت می‌خواد می‌تونی ببریش خونه خودت و پنج تا مرد آلفا بیاری تا با هم گنگ بنگ بزنین، ولی تو خونه من نه!

امگای وانیلی آهی کشید و با اخم بانمکی دست به سینه شد. می‌تونست درد الان جیمین رو تجسم کنه. بهرحال خودش هم تجربش کرده بود. حتی بهش هشدار داده بود اولین هیت بعد از اون جراحی وحشتناک قراره کمرشکن باشه. با این حال کاری هم ازش برنمیومد.

_میشه یه جوری باهام رفتار نکنی که انگار تقصیر منه؟ باید کمکش کنیم. من خودم با هیونگ حرف میزنم و مسئولیتشو قبول میکنم.
+اولا مگه غیر از اینه؟! دومم اینکه دقیقا میخوای مسئولیت چی رو قبول کنی؟ بهش بگی میخواستی برای برادر کسی که هنوز مطمئن نیستی واقعا ازش خوشت میاد یا نه هدیه بخری و جیمینو برای نظر دادن با خودت بردی، منتها با فروشنده بنا به لاس زدن گذاشتی و نفهمیدی دارن تو اتاق پرو ترتیبشو میدن!
_هیونگ!

خب، نه اینکه اشتباه باشه... اما یکم اغراق آمیز بود. فقط چند لحظه مشغول صحبت با فروشنده سر جنس کمربندها شده بود که از ناپدید ‌شدن جیمین غافلش کرد. به الهه ماه قسم می‌خورد حتی دقت هم نکرده بود که فروشنده یه آلفای جوون و جذابه! طبیعتا هم بوی خوشبو کننده با رایحه قهوه که با تمام توان رایحه تهیونگ رو به یادش می‌آورد باعث شد خیلی دیرتر از چیزی که باید متوجه فرومون‌های ترسیده و در عین حال تحریک شده جیمین بشه.

_یه امگا با لمس و فشار فرومون تحریک میشه و خودشو می‌بازه، ولی به این راحتی وارد هیت نمیشه. نمیشه همشو تقصیر اون اتفاق انداخت. میگن فرومون کسایی که توی یه خونه زندگی میکنن بعد از یه مدت با هم هماهنگ میشه. حتی دخترایی که با هم زندگی میکنن هم یه وقتایی تاریخ پریودشون یکی میشه. جیمینم میتونه تحت تاثیر هیونگش قرار گرفته باشه. شایدم از قبل ترش یه تحریک شدگی بی‌جواب داشته که با اون آلفای حرومزاده توی اتاق پرو سر باز کرده. چمیدونم... مثلا ممکنه شب قبلش یونگی هیونگ یکم مالیده باشتش!
+جونگکوک!