معلم که وارد کلاس شد همه به خودشون اومدن و از
جاشون بلند شدن .معلم : سلام به همگی همونطور که میدونید امتحانات نهایی نزدیکه و باید برای امتحانات آمادگی داشته باشید .
همه بله ای گفتن و معلم شروع کرد به نوشتن نکات امتحانی . وقتی تموم شد همشون شروع کردن به نوشتن همون نکات روی تخته .
زنگ آخر توی تموم مدرسه پیچید و تک تک
دانش آموزان از دختر گرفته تا پسر وسایلشون
رو جمع کردن و از کلاساشون رفتن .لیسا هم همراه خواهرش و جنی راه افتادن که برن
لیسا با شنیدن صدای مسخره بازی های توماس
پشت سرشون خیلی عصبی شده بود اما چاره ای جز
نادیده گرفتنش نداشت باید بی تفاوت میبود چون اگه توماس بفهمه که لیسا از این کارا و مسخره بازی ها هنوزم بدش میاد دیگه ولش نمیکرد؛ پس بهترین کار
از دید لیسا بی تفاوتی نسبت به توماس بود .لیسا دستشو گذاشت به دور کمر جنی و کمی به خودش
نزدیکش کرد؛ جنی از حرکت لیسا یهو دست و پاشو گم
کرد ولی سعی کرد همینجوری که دستای لیسا دور کمرشه همراهش راه بره .وقتی به حیاط رسیدن لیسا ازش کمی فاصله گرفت و گفت : قبل اومدنت حتما زنگ بزن .
جنی بدنش داغ شده بود و عرق کرده بود که با فاصله گرفتن لیسا ازش کمی تونست به خودش بیاد .
جنی : باشه حتما زنگ میزنم .
لیسا : مراقب خودت باش فعلاً خداحافظ .
جنی رو به دو خواهر : خداحافظ .
بعد رفتن جنی از پیششون لیندا گفت : چیزی شده که من ازش بی خبرم ؟
لیسا : آبجی کارای همیشگی توماسه چیز جدیدی نیست .
لیندا : نگو که جنی رو اذیت کرده ؟؟!!
لیسا : من این اجازه رو بهش نمیدم؛ ولی جنی هم خوب بلده جوابشونو بده پس نگران نباش جنی
قویه .لیندا : خوبه خیالم راحت شد؛ میگم امروز انگار کسی
نیومده دنبالمون !!لیسا چشمی به اطرافش چرخوند و وقتی هیچ ماشینی رو ندید با تعجب گفت : راست میگی ها .
لیندا : یکم دیگه حتما میاد؛ فعلاً منتظر میمونیم .
لیسا : باشه .
توماس اونجا بهشون نگاه میکرد و وقتی دید کسی نیومده دنبالشون بهشون نزدیک شد .
توماس : اگه میخوایید من ماشین آوردم میرسونمتون!
لیندا : نه ممنون توماس ما منتظر میمونیم .
توماس : باشه خودتون میدونید بهرحال گفتم شاید نیاد و برسونمتون؛ ولی باشه .

اینو گفت و سوار ماشین لوکسش که کنار ماشین های دیگه پارک کرده بود؛ شد و نگاهی به لیسا انداخت و با
لبخندی که خیلی رو مخ لیسا بود با صدای بلندی گفت .
YOU ARE READING
Painful love 🖤
Fanfictionفیکشن : عشق دردناک فصل ها : پایان یافته 🖤 فصل اول * تمام شده * فصل دوم * تمام شده * نویسنده : آرینا کاپل : جنلیسا ژانر : جی ال، عاشقانه، ورزشی، مدرسه ای، خانوادگی، درام، انگست . خلاصه : لیسا دختری که علاقه زیادی به بوکس داره و دوست داره که بوکسور...