لیسا همه جای داخل سالن رو گشت اما کسی نبود انگار
هر کی بوده زود فرار کرده . لیسا نگران بود و حس خوبی نسبت به اون شخصی که فرار کرده بود؛ نداشت اما سعی میکرد خیلی تابلو نباشه برای همین برگشت پیش جنی و خیلی طبیعی و جوریکه جنی نگران نشه قضیه رو جمع کرد .لیسا : هنوزم تمریناتت مونده ؟ نمی خوای برگردی خوابگاه ؟
جنی : آره باید یکم دیگه هم تمرین کنم .
لیسا : خب پس من میرم انتهای استخر و برات تایم میگیرم .
جنی : اگه تو اینجا باشی که من نمیتونم تمرکز کنم .
لیسا توی استخر جنی رو به خودش چسبوند و گفت : چیه ؟ نکنه دلت میخواد بریم تو کارش ؟
جنی سعی کرد خودشو از لیسا جدا کنه اما نتونست برای همین خنده اش گرفت و لب زد : عشقم میشه
ولم کنی ؟ اینجوری دستتو روی شکمم گذاشتی خندم
میگیره .لیسا : نه ولت نمیکنم امروز باهات کار دارم .
لیسا دستشو نوازش وار روی شکم جنی کشید و آروم آروم به سمت پایین تر هدایتش کرد تا اینکه به قسمت
حساس جنی رسید از روی شورت دستی بهش کشید که باعث شد جنی چشماش بسته بشه و با دندوناش لبشو گاز بگیره وقتی لیسا جنی رو توی اون حالت دید دست خودش نبود و به شدت تحریک شد هر دو به شدت بهم نیاز داشتن و لیسا با وجود اینکه میدونست که احتمال داره یکی اونا رو دوباره ببینه اما بازم در مقابل جنی نتونست مقاومت کنه و دیگه از اینکه خودشو کنترل کنه خسته شده بود .جنی سرشو برد تو گردن لیسا و با حالت تحریک کننده ای گفت : امروز من مالِ خودتم؛ من تو رو میخوام همین الان و برام هیچی مهم نیست .
لیسا هم که با جنی هم نظر بود آروم گفت : عشقم تو همیشه مالِ خودم بودی امروز انجامش میدیم بیبی .
لیسا به محض تموم شدن حرفش دستشو از روی شورت به پوسی جنی رسوند که اینکارش جنی رو
به وجد آورد و بدون اینکه خودش متوجه بشه ناله
ای کرد و با دستاش با موهای لیسا بازی می کرد .لیسا دو تا از انگشتاش رو روی قسمت حساس جنی گذاشت و شروع کرد به حرکت دادنش آروم آروم سرعت حرکت انگشتاش روی نقطه ی حساس جنی
رو بیشتر و بیشتر کرد که جنی با لذتی که داشت
خودشو تکون میداد و ناله میکرد .جنی : اههههه عشقم تندتر ..
لیسا با تموم سرعت انگشتاشو تکون میداد و بعدش شورت جنی رو پایین کشید و خم شد و به پوسی صورتی جنی نگاهی انداخت و لبخندی زد و به جنی
خیره شد و لب زد .لیسا : قراره امروز رو خوش بگذرونیم .
جنی دستاشو به موهای لیسا رسوند و گفت : من میخوامش؛ من میخوام فقط با تو خوش بگذرونم .
لیسا زبونشو روی پوسی جنی گذاشت و به داخلش
آروم ضربه میزد . جنی با هر که زبون داغ لیسا واردش
میشد کمرشو قوس میداد و ناله هاش بلند تر میشد .
VOCÊ ESTÁ LENDO
Painful love 🖤
Fanficفیکشن : عشق دردناک فصل ها : پایان یافته 🖤 فصل اول * تمام شده * فصل دوم * تمام شده * نویسنده : آرینا کاپل : جنلیسا ژانر : جی ال، عاشقانه، ورزشی، مدرسه ای، خانوادگی، درام، انگست . خلاصه : لیسا دختری که علاقه زیادی به بوکس داره و دوست داره که بوکسور...