شامشون که تموم شد مینسو دباره سورین را بغل کرد و به اتاق خودش برد و اون را روی تخت گذاشت و اروم ولش کرد بعد اینکه مینسو اومد از سورین جدا بشه سورین دست هاش را گرفت
سورین:کجا میری؟
مینسو:میرم برات لباس بیارم تا دوش بگیری و بخوابی
سورین اروم دست های مینسو را ول کرد و روی تخت نشست و مینسو به سمت کمد لباس رفت تا برای امگا کوچولوش لباس بیاره
حوله و لباس های تمیز را روی تخت گذاشت
سورین از روی تخت بلند شد و لباس های تمیز را برداشت و به سمت حموم داخل اتاق رفت
هنوز مینسو اون امگا کوچولو با نقشه هاش را نشناخته بود سورین به داخل حموم رفت و بعد دوش گرفتن تنها از اون لباس ها لباس های زیر را پوشید و حوله ی تن پوش را پوشید و قسمت جلویی حوله را ازاد گذاشت موهای خیس و زیبای بلندش را دورش ازاد گذاشت و کار نهایی
فرمون های خوشبو و دیونه کنندش را به صورت ملایم ازاد کرد
ولی این امگا ی جذاب با اون فرمون های قوی قدرت دیونه کردن هر ادمی را داشت چه برسه به مینسو که جفت تقدیریش بود و کشش ناتمومی به امگاش داشت
اروم در حمام را باز کردن و جلوی الفاش که روی تخت نشسته بود ظاهر شد
مینسو که سرش توی گوشی بود با استشمام بوی امگاش سرش بالا اورد و با دیدنن چیزی که جلوش بود متحیر و خیلی تقدیر برانگیز بهش خیره شد
سورین که انگار به خواستش رسیده بود رفت سراغ نقشه ی بعدی
اروم با قدم های اهسته و دلبرانه به مینسو نزدیک شد و یکم خم شد جوری که مکانی که حوله نبود کاملا به نمایش گذاشته شد
سورین:میشه کمک کنی موهام را خشک کنم
و در اخر یکم سرش را خم کرد و یه لبخند کوچیک تحویلش داد
مینسو :اه اوم .البته اما اگه بخوای میتونم به خدمتکارا بگم کمکت کنن
مینسو که خودش متوجه شده بود اگه بخواد اون کارا انجام بده امکان داره همون زره کنترلی که باقی مونده بود از بین بره به خدمتکارا روی اورد به خاطر اینکه هر دوی اونها باهم جفت بودن و میدونست به سورین هیچ اسیبی نمیرسه
سورین که دید اگه اینطور پیش بره نقشه ای براش باقی نمیمونه
ماسک کیوتش را روی صورتش که شرارت ازش میبارید زد
لب های زیباش را کیوت جلو اورد و چشم هاش را مظلوم کرد
سورین:یعنی خودت کمکم نمیکنی؟لطفااااا
مینسو گاردش خود به خود جلوی حالات سورین پایین اومد و به ناچارن باشه ای گفت
مینسو:باشه

YOU ARE READING
My omega
Randomوضعیت: کامل شده امگای من خلاصه : در مورد دو دختر از از چهار خانواده ی بزرگ هست که جفت تقدیری هم میشن و اروم اروم باهم اشنا میشن و داستانهایی زیادی براشون رقم میخوره ----- کارکترهای زیادی توی داستان وجود داره با داستان های مختلف امیدوارم دوست داشته...