چند ماه بعد
داستان از زبان مینسو
با باز کردن چشم هام و دیدن جفت زیبا و درخشانم که در اغوشم به خواب بود لبخندی زدم و بوسه ی گرمی روی پوست سفید و بی نقصش زدم
بالاخره بعد مدت ها تلاش خستگی تونستم به ارامشم برگردم
پیش کسی که با تمام وجودش همراهیم کرد
با لرزیدن پلک هاش و باز شدن چشم های زیباش لبخندی زدم
مینسو:صبحت بخیر خانوم کوچولوی من
با لبخند درخشانش دیگه طاقت نیاوردم و لب هام را روی لب هاش قفل کردم و با بوسه های کوتاه به ارومی ازش جدا شدم
سورین با غدی بهم نگاه کرد و اخمی کرد
سورین:فکر نکن با یه شب پیشم بودن ببخشمت دیروز خیلی دیر از دانشگاه برگشتی پیشم
با حرفش ابروهام بالا پرید
مینسو:چیکار کنم که خانوم کوچولوم منا ببخشه
با حرفم که انگار تاییدم را گرفته بود با خنده ای که غرور و شیطنت ازش میبارید و دقیقا همون ملکه یخی شیطون من بود نگاهم کرد و دلم برای بارهزارم براش لرزید
دست گرمش را اروم بالا اورد و روی گونم گذاشت
سورین:میخوام بدزدمت و ببرمت جایی که دست هیچ کس بهمون نرسه
با حرفش لبخند عمیقی روی لبم نشست و دماغم را اروم به دماغش زدم
مینسو:من تمام و کمال در اختیار شمام عشقم تا هر زمانی که تو بخوای هرجا که بخوای باهات میام
**
با نشستن جت شخصیم به زمین به جزیره خیره شدم
جزیره ی خانوادگیم که پدر بزرگ به عنوان هدیه به سورین داده بود
هنوز از این کار پدر بزرگ شک بودم ولی خب دلیلش را به خوبی میدونستم
خدمه و بادیگاردهای خانوادم که به دستور پدر بزرگ اونجا بودن و توی عمارت صاحلی و تنها ساختمان جزیره ساکن شده بودن و همه چیز را برای حظور ما اماده کرده بودن
راستش اول خیلی خوشحال بودم که فکر میکردم فقط ما دوتاییم ولی
به بچه ها که به سرعت با لبخند از جت پیاده میشدن خیره شدم و لبخندی روی لبم نشست از تغییرات خبر داشتم ولی خب توی این مدت اینقدر سرم شلوغ بود که نمیتونستم به چشم ببینم مخصوصا بعد از دانشگاه رفتنمون
شین هه و هیونگ بکهیونگ و کایونگین دست در دست هم بودن و حتی حلقه های کاپلی هیونگ و شین هه که به وضوح اون الماس چند قیراطی روی انگشتر شین هه با طراحی اختصاصی مادر سورین خودنمایی میکرد و جدی بودن این رابطه که هیونگ با عشق نگاه ازش نمیگرفت مشخص بود
YOU ARE READING
My omega
Randomوضعیت: کامل شده امگای من خلاصه : در مورد دو دختر از از چهار خانواده ی بزرگ هست که جفت تقدیری هم میشن و اروم اروم باهم اشنا میشن و داستانهایی زیادی براشون رقم میخوره ----- کارکترهای زیادی توی داستان وجود داره با داستان های مختلف امیدوارم دوست داشته...