ابروهای جونگ کوک به شدت بالا پرید و درحالی که احساس میکرد پشت گوشهاش از حرارتی میسوزه، دستهاش رو بیاراده بالا گرفت تا روی شونههای تهیونگ بنشونه و اون رو عقب بزنه... اما در لحظه با یادآوری حساسیتهای تاناکا، دستهاش توی هوا خشک شد و درنهایت، اونها رو روی پهلوهای مرد فشرد:
- تو اینکار رو نمیکنی...
زیر لب با لحنی خجالتزده این رو گفت و کمی مرد رو به عقب هل داد تا ازش فاصله بگیره.
تاکهئو پوزخند بیصدایی زد و آهسته عقب کشید:
- نمیکنم.
نیم نگاهی به اطرافش انداخت و بعد به سمت در شاگرد قدم برداشت و به ژاپنی زمزمه کرد:
- حس میکنم تنها نیستیم.
جونگ کوک که توی همون حال خشک شده بود، چندین بار پلک زد و درنهایت با نشستن سرما به تنش، لرز کوتاهی کرد:
- این... من رو یاد اولین ملاقاتمون میاندازه..
دستی به پشت گردنش کشید و بعد از اینکه ساکش رو روی صندلی عقب انداخت و پشت فرمون جا گرفت، نگاه مرددش رو سمت تاناکا که صندلی شاگرد رو تنظیم میکرد برگشت:
- منظورم به... اون شب مهمونیه. حقیقتش هیچوقت پیگیری نکردم کی اون عکسها رو ازمون گرفته.
گوشهی لبش کمی بالا رفت و حین ضرب گرفتن روی فرمون، دم عمیقی گرفت:
- البته، اهمیت چندانی نداره... اوایل واقعا بهم میریختم اما الان... فکر میکنم عادت کردم اون اخبار و تیترهای عجیب رو راجع به خودم ببینم.
تاکهئو سرش رو به پشتی صندلی تکیه داد و برای لحظاتی پلکهاش رو روی هم گذاشت؛ بعد از تعللی کوتاه زمزمه کرد:
- این شکلیه...
پلکهاش رو باز کرد و نیمنگاهی به چهرهی جونگکوک انداخت:
- با من بودن.
جونگ کوک بیاختیار تکخندهای زد و درحالی که به تقلید از مرد به پشتی صندلیاش تکیه میزد، سرش رو سمت تاناکا برگردوند:
- ولی من هنوز باورم نشده تهیونگ...
نفس عمیقش رو از سینه رها کرد و درحالی که لبخندش رو روی لبهاش پهنتر میکرد، سری تکون داد:
- وقتی باهات آشنا شدم، حتی تصور کنار اومدن با اخلاق و رفتارهات برام غیرقابل باور بود.
گوشهی لبش رو از داخل گزید تا بتونه خندهاش رو کنترل کنه، آهسته ادامه داد:
- اما الان اینجام؛ اینطوری، کنارت... و به این فکر میکنم که چقدر این تغییرات ناگهانی رو دوست دارم.
تاکهئو نگاه خیرهاش رو از چشمهای براق کاپیتان، تا بینی و گونههاش پایین برد و یک دستش رو آهسته روی رون پای جونگکوک نشوند؛ لحظهای بعد بی اونکه چشم از چهرهی کاپیتان برداره، دستش رو آهسته حرکت داد.
YOU ARE READING
Eight ∥ هشت {VKook, YoonMin}
Fanfictionداستانی جدید به قلم نویسندگان ناول "موسیو" ، ماریشکا و سارا اِیسی در هیاهوی جام کشورهای آسیا، مرد جوان و خوشآوازهای به اسم جئون جونگکوک، کاپیتان نسل طلایی تیم فوتبال سئول (Seoul FC) بازیکن برتر ملیپوش کرهی جنوبی شد. کاپیتان جئون، الگوی سختکوش...