Ch48

783 136 44
                                    

جونگ کوک لبخند کم‌جونی به لب نشوند و درحالی که دربرابر در آغوش کشیدن و بوسیدن لب‌های تلخ مرد به زحمت مقاومت می‌کرد، یک دستش رو به کمرش تکیه زد و نفسی گرفت:

- فقط می‌تونستیم هرجایی بیرون از زمین فوتبال همدیگه رو ببینیم!

از روی شونه نیم‌نگاه سریعی به سایر بازیکن‌ها انداخت و درحالی که بازوی تاناکا رو توی مشت می‌فشرد، سری تکون داد:

- خیلی خب، برو توی دروازه و یادمون بده رقیب.

قدمی از تاناکا فاصله می‌گرفت که با یادآوری چیزی، به سرعت سمت اون برگشت:

- و بابت تاخیرت، منتظر تنبیه باش!

انگشت اشاره‌اش رو تهدیدوار توی هوا برای تاناکا تاب داد و با گام‌های بلندی به داخل زمین چمن برگشت تا به تیمش بپیونده و تمرین رو شروع کنن.

تاکه‌ئو با نگاهش حرکت جونگ‌کوک رو دنبال کرد و همونطور که به عضلات بی‌نقص پاهای کاپیتان خیره بود، به طرف دروازه قدم برداشت.

گروه بازیکن‌ها طبق پیشنهاد مربی، برای تمرین پنالتی آماده می‌شدن و برای همین، تاناکا باید بیشترین جنبش رو متحمل می‌شد؛ هرچند که قرار نبود برای ضربه‌های زیادی جابه‌جایی داشته باشه.

کاپیتان درحالی که بین اعضای تیم جا می‌گرفت و موقعیت‌هاشون رو بهشون یادآور می‌شد، پشت توپ قرار گرفت و خواست خطاب به سوجون چیزی بگه که چهره‌ی آشفته‌ی مرد، اون رو به سکوت وا داشت.

لحظه‌ای بعد با تردید ابرویی بالا انداخت و پرسید:

- چیزی شده؟

انگار که تازه متوجه زمزمه‌ها و صحبت‌های ریزی شده بود که بین بازیکن‌ها جریان می‌گرفت.

- چیزی که...

سوجون کمی تعلل کرد و با گرفتن نگاهش از اعضای تیم، زیرلب گفت:

- در همین چند لحظه دوتا خبر بد رسید.

جونگ کوک که توپ رو زیر پاش می‌غلتوند، فشاری به اون آورد و زیر پا ثابت نگهش داشت:

- منظورت چیه... جریان از چه قراره؟

و متعجب قدمی به سوجون نزدیک شد.

یکی از اعضای تیم، از پشت به جونگ‌کوک نزدیک شد و جایی کنار گوشش زمزمه کرد:

- اگر زودتر می‌گفتی از مرد‌ها خوشت میاد، انقدر زندگیم شبیه به بازنده‌ها نبود کپ...

سوجون با اخم‌هایی درهم رفته، بازیکن رو از جونگ‌کوک فاصله داد و بلند گفت:

- خودتون رو از حالا مضحکه نکنید!

جونگ کوک که از شنیدن اون حرف جا خورده بود، بهت‌زده نگاهش رو بین افراد تیم گردوند و بعد درحالی که نفس کلافه‌ای رو از سینه بیرون می‌فرستاد، ناخواسته به بازوی سوجون چنگ انداخت و با صدایی بلندتر از حد معمول گفت:

Eight ∥ هشت {VKook, YoonMin}Where stories live. Discover now