Ch 56

562 104 76
                                    


- اگه فقط تاناکا توی دروازه بود...

مطمئن بود که حتی خود اون دروازه‌بان جایگزین هم همین حس رو داره و ناامیدی توی نگاهش، فریاد می‌زد که دروازه‌اش پذیرای هر شوتیه.

هرچند، نیمکتی که دقایقی پیش تاناکا روی اون نشسته بود، حالا خالی بود.

تا به اون لحظه، تیم سئول بازنده محسوب می‌شد؛ اما جونگ‌کوک به ضربه‌های لحظات‌ نهایی خودش ایمان داشت...

سعی می‌کرد با نگاه و اشاره، به اعضای تیم برسونه که چشمشون به کاپیتان باشه؛ کاپیتان درستش می‌کنه...

می‌خواست که نگران نباشن، می‌خواست که مثل همیشه بهش اعتماد کنن.

می‌خواست بهشون دلگرمی بده که ''من هستم؛ جایی نمی‌رم.''

اما تمام ورزشگاه حال عجیب و سنگینی داشت، انگار رفته رفته نگاه‌ها آزاردهنده می‌شد.

با این‌حال جونگ‌کوک از دویدن متوقف نشده بود؛ سعی می‌کرد چشم‌های میشی‌رنگ تاکه‌ئو رو که درحال بی‌وقفه دنبال کردن بازیکن شماره‌ی هشت، تصور کنه؛ می‌دونست که تهیونگ هرجا باشه، نگاهش می‌کنه.

دست‌هاش رو مشت‌ کرده بود و سعی می‌کرد با کنار زدن موانع، به یوبین برسه و جهت توپ رو برگردونه.

در حین پاس‌کاری کوتاه تیم دجون، پیش از اینکه توپ با ضربه‌ای کوتاه به پاهای یوبین برسه، کاپیتان که موقعیت رو مناسب می‌دید با قدم‌هایی پرقدرت و بلند، اون زنجیر ارتباط رو قطع کرد و در چرخشی سریع همراه توپ، اون رو با شدت زیادی به سمت مخالف زمین شوت کرد.

توپ قوس بلندی برداشت و کاپیتان وقتی اطرافش رو کاملا خالی دید، بی‌اینکه لحظه‌ای رو تلف کنه با سرعتی باور نکردنی به طرف توپی که شوت کرده بود، دوید!

- سوجون هیونگ!

صدای فریاد بلند جونگ کوک، بازیکن‌های شوکه رو به خودشون آورد و باشگاه یک‌بار دیگه غرق هیجان شد؛ توپ با سرعت بالایی توی هوا می‌چرخید تا در نقطه‌ای خلوت از گوشه‌ی زمین، در طرف دجون، به زمین بخوره و جونگ کوک با استقامتی باورنکردنی سعی داشت خودش رو به توپی که خودش پاس داده بود برسونه...

از اونجایی که اعضای تیم دجون اعتماد دوچندانی به یوبین و قدرت بدنیش داشتن، موقعیت‌های زیادی رو خالی کرده بودن تا با پیشروی و همراهی یوبین، شرایط گل رو براش تسهیل کنن و بازیکن‌های مدافع سئول رو راحت‌تر کنار بزنن؛ و کاپیتان سئول قصد کرد دقیقا از همین نقطه بهشون ضربه بزنه.

توپ بعد از برخورد به زمین، بخاطر شدت ضربه کمی روی چمن‌ها غلتید و سمت خط کنار زمین می‌رفت که کاپیتان نفس‌نفس‌زنان، توپ رو یکبار دیگه تحت کنترل خودش گرفت.

Eight ∥ هشت {VKook, YoonMin}Where stories live. Discover now