------------------------
بیشتر از یک ماه از خبر بارداری هایون گذشته بود و زن شرایط سختی رو میگذروند برخلاف ماه اول شدیدا بیحال بود، مدام بالا میورد و از همه بدتر استرسی بود که تحمل میکرد، اون هنوز به والدینش درمورد بچه چیزی نگفته بود، اونا یونگی رو دیده بودن و دوسش داشتن اما اینکه به این زودی بچهدار شدن واقعا چیزی نبود که توسط خانوادش پذیرفته بشه.
^ بیب، میخوای بریم دکتر؟
زن بعد شستن دهنش سری به معنای نه تکون داد و روی تخت ولو شد.
◇ باید به مامان بابام بگم یونگ، اگر نمیدونم چیکار کنم.یونگی سری تکون و بعد از بوسیدن زن بغلش کرد تا کمی آرومش کنه.
-----------------
+جونگکوکی هیونگ، بنظرت چی بپوشم؟
_نمیدونم عزیزم، فقط میخواستین یه خرید ساده انجام بدین دیگه، یه چیز راحت بپوش.
هایبرید باشهای گفت و سمت اتاقش دوید و نگاه نگران جونگکوک رو ندید، این اواخر رابطه خیلی خوبی رو با جونگین شروع کرده بود، اونها چندباری بیرون رفته بودن، بهم پیام میدادن و شوخی میکردن، جلسات با دکتر کیم به شکل معجزهآسایی خوب پیش میرفت و پسرکش داشت زندگی نرمال و بهتری رو تجربه میکرد.
این چند وقت دیگه پیام یا تحدیدی دریافت نکرده بود ولی احتیاط شرط عقل بود پس همچنان بادیگاردهارو نگه داشت، جیمین برای مجله مد به پاریس رفته بود، جین و نامجون هم سخت مشغول کاراشون بودن.
+هیونگی چطوووره؟
نگاهشو به پسر داد، تیشرت گشادی همراه با شلوار بگ پوشیده بود، رنگ زرد تیشرت حسابی کنار پوستش دلبری میکرد و قلب مرد رو به بازی میگرفت.
_ عالی شدی عزیز هیونگ، جونگین میاد دنبالت؟+آره ولی با ماشین نمیریم چون میخواستیم پیادهروی کنیم، راستی جیمینی هیونگ کی برمیگرده دلم میخواد دور هم جمع بشیم.
_ نمیدونم، فکر میکنم حداقل تا آخر هفته بمونه اونجا.
پسر لبهاشو آویزون کرد و سری تکون داد، با صدای زنگ در دوید و بازش کرد و به جونگین که با تیشرت و شلوار مشکی پشت در ایستاده بود نگاه کرد.
¥ سلام کیوت من، میبینم تیپ زدی.
تهیونگ با خجالت لبخندی زد و مرد مقابلش رو بغل کرد و با بوسهای که روی موهاش حس کرد خجالتزده عقب کشید.
¥ بریم؟
+ یه لحظه واستا الان میام.پیش جونگسان رفت و پسر رو درحالی که با زرافه کوچولو درحال نجات دادن شهر لگویی بودن پیدا کرد، کنارش نشست و بعد از بوسیدن لپهای تپلش و گفت
+ میخوام برم خرید، هیچی نمیخوای؟
× بشتنی با شیل کاکایو.
YOU ARE READING
MY LITTLE MIRACLE
Fanfiction"تمام شده" کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : هوپمین، نامجین ژانر : رومنس، انگست، اسمات، یکم خشن، هایبرید NOVA-NE × جونگی گول میده ملاگب ببلی باشه، تولوهدا بابایی _عزیزم بابایی همه تلاششو میکنه تا ببری رو بباره پیشت، چون خودشم دوست داره مراقبش باشه. ...