part 57

1.2K 205 105
                                    

---------------------------

ظرف‌هارو جمع کرد و گوشه‌ای گذاشت تا بعدا خدمتکار تمیزشون کنه؛ گوشیش رو از روی میز برداشت و سمت اتاقشون رفت؛ در رو باز کرد و داخل رفت، صدای آب و برق روشن سرویس بهداشتی نشون میداد که هایبرید کجاست.

روی تخت دراز کشید و چشم‌هاشو با خستگی بست، روز شلوغی رو پشت‌سر گذاشته بود، با صدای در سرویس بهداشتی چشم‌هاشو بسته نگه‌داشت و لبخند کمرنگی روی لب‌هاش نشست.

هایبرید سمت تخت رفت و همونطور که حوله بلندی به تن داشت خودشو روی مرد کشید و مستقیما روی پایین‌تنش نشست، جونگکوک چشم‌هاش رو باز کرد و پرسید
_ از صبح این دفعه چندمه که داری شیطونی میکنی؟

هایبرید لبخند بی‌گناهی زد و خودشو کمی روی پایین‌تنه مرد کشید و گفت
+من که کاری نکردم کوکی.

مرد سکوت کرد و دستش رو زیر حوله برد و روی رون سرد پسر کشید و باعث شل شدن عضلاتش شد‌.
_ سردته؟
+یکم؛ چون از حموم اومدم اینجوریه.

_ پس بزار یکم گرما کنیم.

مرد توی همون حالت دستش رو به عضو هایبرید رسوند و نوازش‌وار روش کشید، به پسر که لب‌هاش رو گزیده بود تا صداش بلند نشه نیشخندی زد؛ دست دیگش رو پشت گردن هایبرید گذاشت و اون رو سمت خودش کشید و بوسه هاتی رو شروع کرد، لب‌هاش رو گاز میگرفت و گاها زبونش رو توی دهن پسر میکشید.

دستش عضو تهیونگ رو رها کرد و اینبار سمت سوراخش رفت.
+اهههه، درو قفل کردی؟
_ نه.
+قفلش کن.
_ لازم نیست.
+لازمه، جونگی رو قبل از اینکه بیام خوابوندی، ممکنه بیدار بشه.

مرد تسلیم شده سری تکون داد و به پسر اجازه داد تا از روی بدنش بلند بشه، کلافه پاشد و در رو قفل کرد، دوباره روی تخت برگشت و روی پسر خیمه زد.
_ خب کجا بودم؟

هایبرید با ناز بدنش رو پایین کشید و دستش رو به شلوار مرد رسوند و مشغول باز کردن دکمه و زیپش شد.
+داشتی منو گرم میکردی، هنوزم سردمه جونگکوکی.

مرد لبخند نرمی زد و بوسه کوچیکی روی گونه پسر گذاشت و زمزمه کرد
_ واقعا خوشگل شدی کیوتی.

هایبرید سعی کرد خجالتش رو قایم کنه و متقابلا بوسه‌ای روی صورت جونگکوک زد و کلافه گفت
+چرا توی خونه لباس بیرون تنت بود؟ مگه خونه نبودی؟
_نه بیرون کار داشتم حدودا یک ساعت قبل از تو رسیدم.

+این باز نمیشه.
جونگکوک به لحن معترض پسر خندید و بلند شد و خودش دکمه رو باز کرد و شلوارش رو کناری انداخت، تیشرتش رو دراورد و کنار شلوارش انداخت و دوباره روی پسر خیمه زد و گفت
_ حالا خوبه؟

هایبرید با گونه‌های رنگ گرفته سری تکون داد و دستشو روی بدن مرد کشید، فشار کمی به بدنش اورد و جاهاشون رو عوض کرد، خودشو روی دیک جونگکوک کشید و بوسه‌های شیرین و کوچیکی روی گردن و بدن مرد گذاشت، کم‌کم تنش رو پایین کشید و به وی‌لاینش رسید، لیس آرومی به رگ‌های برجسته اون قسمت زد و در جواب ناله عمیق و کوتاهی شنید.

MY LITTLE MIRACLEWhere stories live. Discover now