--------------------
+دارم از استرس میمیرم آجوشییی.
÷ آروم باش پسرم، چیزی نمیشه.
÷چطور میگید چیزی نمیشه آقای چانگ؟ من دارم اولین روز دانشگاهم رو تجربه میکنم.چانگ آهی کشید و خسته از غرغرهای پسر گفت
÷لطفا بشین، ترافیکه خطرناکه.هایبرید کلافه به صندلی تکیه داد و با اخم نگاهش رو به خیابون دوخت؛ بعد از گذشت بیست دقیقه آقای چانگ ماشین رو روبروی درب دانشگاه نگهداشت و با لبخند پدرانهای گفت
÷مراقب خودتون باشید، شیطنت نکنی، اگر کسی اذیتتون کرد بهم بگید تا حقشو بزارم کف دستش، موفق باشی پسرم.
تهیونگ نگاه نگرانش رو از مرد گرفت و بعد از تشکر کوتاهی از ماشین پیاده شد و با بدنی یخزده و دستهای لرزون وارد دانشگاه شد.
+خدا لعنتت کنه بومگیو؛ بهت گفتم باهم بیایم عوضی، چص کردی و گفتی یه کاری داری، آخه کی صبح اولین روز دانشگاه کار داره، اصلا چرا باهاش دوست شدم دراز زشتو.
سمت سالن رفت و با استرس به ساختمون نگاه کرد، با ضربهای که به باسنش خورد چشمی چرخوند و به عقب برگشت.
+میخوام جرت بدم میدونی؟< سلام، مرسی خوبم تو چطوری تهیونگی؟
+بومگیو میدونی که چقدر از اینکه تنها توی این موقعیتا باشم بدم میاد، اونوقت ول کردی رفتی؟< خب واقعا کار داشتم، میخوام ینفرو بهت معرفی کنم.
تهیونگ اخمی کرد و به پسر که نیشش باز بود چشمغره رفت.
+باز چیکار کردی؟بومگیو با ذوق دست هایبرید رو گرفت و سمت ساختمون دانشجوهای معماری کشید.
+اون ساختمون ما نیست.
< دو دقیقه غر نزن دیگه، مثل پیرمردای غرغرو شدی، جونگکوکی هیونگ چطوری تورو تحمل میکنه آخه؟
+مسخره بازی درنیار، پیرمرد خودتی.
تهیونگ با لبهای آویزون گفت و به این فکر کرد که واقعا اینقدر غرغرو بوده؟< شوخی کردم آبغوره نگیر سریع، اون پسره رو میبینی اونجا واستاده؟
تهیونگ رد نگاه بومگیو رو دنبال کرد و به پسر قدبلند رسید.
+خب؟< دوست پسرمه؛ یونجون.
در لحظه چهره هایبرید عوض شد و با بهت گفت
+همونکه توی دورهمی بهش زنگ زدی؟
< خودشه.
+توی عوضی چطوری اینقدر زود...خدای من.< داره میااااد.
بومگیو با ذوق گفت و دست تهیونگ رو فشرد، پسر با تاسف سری تکون داد و به یونجونی که تقریبا بهشون رسیده بود خیره شد.÷ام..سلام، شما باید تهیونگ باشید، دوست بومگیو، درسته؟
هایبرید لبخند نرمی زد و سری تکون داد و گفت
+شما ازم بزرگترید پس لطفا رسمی صحبت نکنید یونجونشی.
YOU ARE READING
MY LITTLE MIRACLE
Fanfiction"تمام شده" کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : هوپمین، نامجین ژانر : رومنس، انگست، اسمات، یکم خشن، هایبرید NOVA-NE × جونگی گول میده ملاگب ببلی باشه، تولوهدا بابایی _عزیزم بابایی همه تلاششو میکنه تا ببری رو بباره پیشت، چون خودشم دوست داره مراقبش باشه. ...