----------------------------------
با صدای زنگ در تهیونگ از اتاقش بیرون اومد و کنار جونگکوک و جیمین ایستاد، کوک در رو باز کرد و به مردی که پشت در ایستاده بود نگاهی انداخت و با لبخند خشکی اون روز به داخل دعوت کرد.
_ سلام، خوش اومدید.
¥ سلام، شما باید آقای جئون باشید درسته؟
_بله، خودم هستم .
دستش رو سمت جمع گرفت و گفت
_ آقای جانگ و و آقای پارک از دوستامون هستن.
هایبرید قدمی جلو اومد و مرد رو برانداز کرد، هم قد جونگکوک بود و بدن پرو عضله‌ای داشت، پوست تیره،چشما و موهای قهوه‌ای رنگش اون رو مهربون اما جدی نشون میدادن؛ پسر با تن صدای آرومی گفت
+کیم تهیونگ هستم، بیست و یک سالمه و به دلایلی نتونستم درسم رو ادامه بدم.
اون از صبح برای این لحظه آماده شده بود، عمرا اگر با زدن حرف اشتباهی خرابش میکرد.
¥ خوشبختم..تهیونگ‌شی، من جونگین هستم، کیم جونگین.
+ خوشبختم.
_ خب بهتره تا اتاقت راهنماییشون کنی تهیونگ.
پسر بدون گفتن حرفی سمت اتاقش رفت و جونگین هم با گیجی دنبالش رفت، این خانواده لعنتی چرا اینجوری بودن؟ اصلا اون بچه مگه هایبرید نبود پس بین اونا چیکار میکرد؟ نمیتونست پسر جئون باشه چون زیادی بزرگ بود و البته فامیلش کیم بود، شاید فرزند خونده بوده.
با رسیدن به اتاق پسر پشت میز کوچیک نشست و دفتر و مدادی همراه با برگه امتحانی‌ای دراورد.
¥ خب میشه تهیونگ صدات کنم؟ میخوام که باهم راحت باشیم چون قراره تایم طولانی رو باهم باشیم.
+اشکالی نداره.
¥ تهیونگ من امتحان برات طراحی کردم با صد تا سوال از بخش‌های مختلف و درسای مختلف میخوام کاملش کنی تا بتونیم بسنجیم که وضعیتت چطوره؛ اوکی؟
+باشه.
¥ عالیه بیا بشین حلش کن، اگر که راحت نیستی میتونم برم بیرون.
+نه اشکالی نداره.
مرد روی صندلی لم داد و مشغول گوشیش شد و هر‌از چندگاهی هایبرید که با اخم کمرنگی سخت مشغول پاسخ دادن به سوال‌ها بود تماشا میکرد، حدودا یک ساعتی از تایمشون گذشته بود که کسی در زد.
+بله؟
جیمین با سینی کوچیکی حاوی قهوه و بیسکوییت وارد اتاق شد و با لبخند گرمی سینی رو روی میز گذاشت و بعد از زمزمه کردن ببخشید از اتاق خارج شد.
زمان به سرعت میگذشت و حالا تهیونگ بعد از یک دو ساعت و بیست دقیقه تونست امتحان لعنتی رو تموم کنه.
با خستگی گردن دردمندش رو فشرد و به جونگینی که مشغول بررسی کوتاهی بود تا ببینه چقدر از سوالات پاسخ داده شدن نگاه کرد.
YOU ARE READING
MY LITTLE MIRACLE
Fanfictionکاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : هوپمین، نامجین ژانر : رومنس، انگست، اسمات، یکم خشن، هایبرید NOVA-NE × جونگی گول میده ملاگب ببلی باشه، تولوهدا بابایی _عزیزم بابایی همه تلاششو میکنه تا ببری رو بباره پیشت، چون خودشم دوست داره مراقبش باشه. ----------- ا...
