------‐‐---------با درد گردنش بالاخره از وصل کردن تکههای چوب بهم دست کشید و خسته روی صندلیش نشست و آهی کشید، با صدای در نگاهی به ساعت انداخت و متوجه حضور جونگکوک داخل خونه شد.
+بیا تو.
در به آرومی باز شد و جونگکوک با لبخند خستهای وارد شد و به چهارچوب در تکیه داد.
+چرا اینقدر خستهای؟
_ سه ساعت جلسه بدون توقع راجب اون طرح سود جدید لعنتی، حس میکنم تمام سلولای مغزم تیر میکشن.+منم خسته شدم، قشنگه؟
جونگکوک نگاهی به قاب انداخت و با لبخند پر از افتخاری گفت
_ اگر نمیدونستم تو درستش کردی فکر میکردم کار یه استاد خیلی حرفهایه.+جدی؟ خودم خیلی تا اینجای کار دوسش دارم، البته هنوز کامل نشده، بعدشم باید روکش بزنم و تموم.
مرد با ذوق بامزه هایبرید لبخندی زد و زمزمه کرد
_ خیلی مشتاقم کامل شدشو ببینم.تهیونگ از جاش بلند شد و بالاخره سمت مرد رفت و محکم بغلش کرد و گفت
+بریم بخوابیم؟ خیلی خستم، تا ناهار یک ساعت وقت داریم، جونگیم با آقای چانگ رفته پارک سرپوشیده._ آره بخوابیم، سرم داره میترکه.
تهیونگ با لبخند شیرینی بوسهای روی پیشونی مرد گذاشت و همونطور که بغلش کرده بود از اتاق خارج شدن، هایبرید مرد رو داخل اتاق مشترکشون کشید و اون رو روی تخت نشوند، کت مرد رو از تنش بیرون کشید و مشغول باز کردن دکمههای پراهن مرد شد؛ جونگکوک با لبخند عمیقی پرسید
_چی باعث شده همچین افتخاری نصیبم بشه و اینجوری مراقبم باشی؟
+ هیچی._ که هیچی؟ یعنی چیزی نمیخوای؟
+نه جونگکوکی، بدجنس نباش.
تهیونگ با لحن ناراحتی گفت و با لبهای آویزون پیراهن مرد رو از تنش بیرون کشید و روی تخت گذاشت، نگاهی به شلوار مرد انداخت و با خجالت گفت+اونو خودت دربیار دیگه.
_ نمیشه که کارتو نصفه ول کنی.تهیونگ برای مرد ابرویی بالا انداخت و با برداشتن پیراهن و کت مرد وارد حمام شد تا اونهارو داخل سبد لباسهای کثیف بندازه.
با دیدن لباسهای قبلی که روی زمین و کنار سبد بودن خم شد و اونها رو هم داخل سبد انداخت، با احساس حلقهشدن دست جونگکوک دور کمرش لبخندی زد، مرد با دست آزادش شلوارش رو داخل سبد انداخت و توی همون حالت بوسهای روی گردن پسر گذاشت و گفت
_بخوابیم واقعا یا خوابت نمیاد؟
+بخوابیم.هردو از حمام خارج شدن و روی تخت دراز کشیدن، هایبرید به آرومی خودش رو توی بغل مرد جا داد و بعد از چند لحظه با صدای آرومی پرسید
+کوکی میشه یه سوال بپرسم؟
YOU ARE READING
MY LITTLE MIRACLE
Fanfiction"تمام شده" کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : هوپمین، نامجین ژانر : رومنس، انگست، اسمات، یکم خشن، هایبرید NOVA-NE × جونگی گول میده ملاگب ببلی باشه، تولوهدا بابایی _عزیزم بابایی همه تلاششو میکنه تا ببری رو بباره پیشت، چون خودشم دوست داره مراقبش باشه. ...