هری همونطور که به اطراف اون ساختمان که تقریبا داغون به نظر میرسید نگاه میکرد نفسشو اروم به بیرون فوت کرد و رو به بقیه کرد
_خب ، جکسون ، لوکاس. ازتون میخوام به طبقه ی اخر برید و اتاق بایگانی رو بگردید و هر فایلی که مربوط به پرونده DC1 هست رو برام بیارید . حواستونو خیلی جمع کنید . وقتی که با نایل ارتباطم برقرار شه بهتون اطلاع میدم که ساختمون برای گشتن بیشتر امن هست یا نه
جکسون و لوکاس سرشونو تکون دادن و به سمت پله ها اضطراری رفتن و هری روشو به الک و ایوان کرد
_الک ، از تو میخوام بری به اتاق کنفرانس و ببینی که دستگاه پردازش سالم هست یا نه ، اگه بود ، ازت میخوام که خوب دنبال چیزی بگردی که روی اون میشه نشون داد ، نوار یا حتی وسایل الکترونیکی یا همچین چیزی
الک سرشو تکون داد و هری نقشه ساختمان رو نشونش داد
_دقیقا اینجا ، طبقه ۶ . خوشبختانه با نشست ساختمون به طبقاتی که ما نیاز داریم اسیب زیادی نرسیده ولی باید خیلی مواظب باشی چون دیوار ها فقط یه تلنگر نیازه تا فرو بریزن و ستون ها ممکنه پوسیده باشنالک به دقت نقشه رو نگاه کرد و راهشو به ذهنش سپرد
+حله پسر..مواظب خودتون باشید
الک جمله ی اول رو زمزمه کرد و بعد از زبان اشاره برای جمله ی دوم استفاده کردهری سرشو تکون داد و ایوان لبخند استرسی به الک زد قبل از اینکه بازوش توسط هری خیلی اروم لمس شه
_خب فکر میکنم تو بهتر باشه همراه من بیای تا دوربینا رو نصب کنیم و ارتباطو با نایل برقرار کنیم و بعدش تو میتونی اتاقای باقی مونده که توی نقشه مشخص کردم و هنوز خراب نشدن رو بگردی و حتی شاید بتونی چند تا متن جلسه پیدا کنی که مربوط به DC1 باشه.
هری کل نقشه رو برای ایوان توضیح داد و پسر سرشو تکون داد
و بعد از اون ، اونا شروع به نصب کردن دوربینا درست جاهایی که نایل روشون علامت آبی گذاشته بود کردن
.
_چیزی پیدا کردی؟
پسر از زبون اشاره استفاده کرد و لوکاس آه کشید
+مرد این جا چندین ساله که یه ساختمون متروکه ست. تو درباره ی اینجا چی فکر کردی؟
جکسون چشماشو چرخوند و موهاشو جمع کرد تا ببنده:غر نزن لوکاس بیشتر بگرد
لوکاس به جکسون چشم غره رفت و به سمت قفسه های باقی مونده که هنوز فرو نریخته بودن رفت و خم شد تا پایین ترین فایل هار رو بگرده
_غر نزن لوکاس بگرد..برو بابا با اون موهات
لوکاس ادای جکسونو در اورد و بعد چشماشو چرخوندهری واقعا چه فکری کرده بود که لوکاسو با جکسون فرستاد؟
این همه ادم!آه کشید و بیشتر فایلی که سرش توی دستش بود رو کشید
ESTÁS LEYENDO
ᴛʜᴇ ʟᴀsᴛ ʜᴜᴍᴀɴ {ʟ.s}
Fanficپروژه ی kx1 , پروژه ای که خیلیا منتظر رونمایی شدن ازش هستن اما چی میشه اگر همه چیز از کنترل خارج شه؟ rojii_tommo🌻 1 in fanfiction🖇 1 in harrytop🖇 1 in larrystylinson🖇