13

272 45 4
                                    

با چشم، کسی اشاره به رفتن کرد
با گریه زنی پیرهنش را تن کرد
مردی وسطِ تخت، رگِ خود را زد
دستی لرزان، مبایل را روشن کرد

PoetryWhere stories live. Discover now