186

24 6 0
                                    

بزن به پشت این نوزاد برای اوّلین گریه
که زندگی غم‌انگیز است، خلاصه‌اش: همین گریه!

تمام آسمان ابر است، که بغض کرده بی‌صبر است
دو سوّمِ زمین آب است، دو سوّمِ زمین گریه

بگو که «سیییب!...» در عکسم، که من همیشه برعکسم!
که توی عکس‌ها خنده‌ست، که پشتِ دوربین گریه

صدای همصدایی نیست، در آسمان خدایی نیست
نمی‌رسد به جز تا سقف، شبانه در «اِوین» گریه

اگر اجازه‌ای باشد که سال تازه‌ای باشد
درخت و سبزه مصنوعی‌ست، تمام هفت‌سین گریه!

به بوسه میخکوبم کن! مرا بگیر و خوبم کن
که خسته‌ام از این کابوس، که خسته‌ام از این گریه

کنار بسته‌ی قرصی و هیچ‌چی نمی‌پرسی
برای بهترین پایان، برای آخرین گریه!

PoetryWhere stories live. Discover now