پاییز آمدهست که خود را ببارمت!
پاییز: نامِ دیگرِ «من دوست دارمت»
.
بر باد میدهم همه ی بودِ خویش را
یعنی تو را به دست خودت میسپارمت!باران بشو، ببار به کاغذ، سخن بگو...
وقتی که در میان خودم میفشارمتپایان تو رسیده گلِ کاغذیِ من
حتی اگر که خاک شوم تا بکارمتاصرار میکنی که مرا زودتر بگو
گاهی چنان سریع که جا میگذارمت!پاییز من، عزیزِ غمانگیزِ برگریز!
یک روز میرسم... و تو را میبهارمت!!
YOU ARE READING
Poetry
Poetry"شعر" یک لحظه "مکث" در گیجیست زندگی یک سقوط تدریجیست گزیده شعر های سید مهدی موسوی