121

24 1 0
                                    

بیا! بپر! به‌خدا حجم آسمان کم نیست
برای عشق، اگر عاشقی! زمان کم نیست

دوباره آمده ای تا دوباره گریه کنی؟!
عزیز! ما خودمان دردهایمان کم نیست

در اوج مردن و در اوج مردن و در اوج...
همین دلیل برای پرندگان کم نیست

بیا و نقش بدِ قصّه را به عهده بگیر
در این دیار غم انگیز، قهرمان کم نیست

بیا و فرق بکن، مثل سنگ! بی‌احساس
اگر نگاه کنی قلب مهربان کم نیست

بگو که «مریم» و «مهدی»، نترس! راحت باش
وگرنه مرد جوان و زن جوان کم نیست!

بیا! بپر! به خودت فکر کن که می‌میری
و ارتفاعِ سپیدِ آپارتمان کم نیست...

PoetryWhere stories live. Discover now