63

40 11 0
                                    

از هرچه هست غمزده تر عاشق من است
زن خسته از تمام بشر عاشق من است

من برگ برگ برگ درختم مقابلش
او ضربه ضربه ضربه تبر عاشق من است

مانند مصرعی به غزل، مثل گل به باغ
مانند دختری به پسر... عاشق من است!

این چیز داغ چیست اگر مرد مرده است؟!
این مرد مرده کیست اگر عاشق من است؟!

زن حدس می زند چقدر مانده تا سقوط
زن فکر می کند چقدر عاشق من است

او عاشق من است چرا، کِی، چقدر، تا،
اما، ولی، چگونه، مگر... عاشق من است

فریاد می زند برو گمشو کثافتِ...
هرچند می رسد به نظر عاشق من است!!

ترسیده است از اینهمه احساس در تنش
یعنی به جای چند نفر عاشق من است؟!

«چشمم به راه تا که خبر می دهد ز دوست»
او با خبر، بدون خبر عاشق من است

من بیت، بیت در همه ی شعر مرده ام
زن در تمام طول اثر عاشق من است

PoetryWhere stories live. Discover now