-آروم... ممکنه هنوز درد داشته باشه
زین اعتراض کرد و مشت سبکش رو به کمر لیام که گری رو توی بغلش گرفته بود کوبید و متوقفش کرد و گری رو با لطافت از آغوشش بیرون کشید و خیلی نرم روی بغلش گرفت.
-تو در رو باز کن
لیام خندید و در رو باز کرد و کنار ایستاد.
زین همونطور که افراطی سعی میکرد گری رو تکون نده وارد شد و به سمت اتاقش رفت و گری رو روی تخت خوابوند...لیام وارد شد و در رو پشت سرش نیمه بست.
-میبردیش تو اتاق من
-اینجا اتاقه خودشه... بذار راحت باشه... بیا بریم بذاریم راحت بخوابه
لیام سرش رو تکون داد و جلوتر از زین که پتو رو روی گری مرتب کرد و کوله ی پر از داروی خودش رو روی زمین کنار تخت گذاشت ،از اتاق بیرون رفت.
روی مبل نشست و منتظر زین موند و توی با خودش یاد آوری کرد که شب باید با ریتا راجب تولد زین صحبت کنه،اون دختر همیشه ایده های خوبی داشت.
زین چند پله ی کوتاه رو پایین اومد و درحالی که با خستگی دستش رو روی پیشونیش میکشید سمت آشپزخونه رفت و از روی اپن به لیام نگاه کرد.
-چیزی میخوری?
-تنها نه
لیام گفت و روی مبل دراز کشید ،بدون اینکه نگاهش رو از زین که حالا مشغول بیرون کشیدنه بسته ی اسنک سرد از یخچال بود ،بگیره.
زین از آشپزخونه بیرون اومد و کنار مبل ایستاد و بسته ی اسنک رو سمت لیام گرفت.
لیام دستش رو دراز کرد و به جای بسته ی اسنک ،مچ پر تتوی اون پسر رو گرفت و آروم سمت خودش کشید.
-بشین اینجا
-جا نیست
زین به مبل سه نفره که با دراز کشیدن لیام کاملا پر شده بود اشاره کرد .
لیام بی صدا خندید و با دست دیگش به پاهاش اشاره کرد.
-قطعا از مبل راحتتره
زین چشم غره ای رفت و آروم خندید ، دستش رو از دست لیام بیرون کشید و بسته های اسنک رو روی شکم لیام گذاشت.
اخم لیام توی هم رفت ولی با دیدن زین که پاش رو بلند کرد و زانوش رو سمت دیگش گذاشت و عملا روی رون های پاش نشست لبخند به لبش برگشت.
زین بی اینکه به روی خودش بیاره بسته ی اسنک رو از ریو شکم لیام برداشت و باز کرد و یکی از اسنک های مثلثی رو جلوی دهن لیام گرفت.
لیام دست هاش رو درگیر اسنک نکرد بلکه اونارو روی پای زین گذاشت و دهنش رو برای گرفتن اسنک باز کرد.
زین با شیطنت خندید و اسنک رو عقب کشید و گاز بزرگی بهش زد و بقیه اش رو جلوی دهن لیام گرفت.
BẠN ĐANG ĐỌC
NO LIMIT •|ziam|• COMPLETED
FanfictionHighest ranking : #1 in fanfiction For more than four continuous months -داری محدودم میکنی! +نه... فقط دارم عاشقت میکنم. -نمیخوامش! +دست تو نیست... دست هیچکس نیست.