کتابش رو توی کوله اش انداخت...
کوله اش رو برداشت ...
در اتاق رو باز کرد و بیرون رفت...
در رو بست و نفس عمیقی کشید و قدم های سنکینش رو از پله ها پایین کشید...
بوی پنکیک و شیرکاکائو تازه...
از پشت کانتر بالا تنه اش رو توی اون تیشرت جذب سفید دید و نفس بعدی رو عمیق تر کشید.-صبح بخیر
نفسش رو حبس کرد و پنکیک رو زیر و رو کرد و چرخید و لبخند بزرگی روی لبش نشوند.
-صبحت بخیر... خوب خوابیدی?
-عالی!
و لبخندی شبیه به لبخند اون ضمیمه اش کرد... نباید عقب میکشید نه?
ظرف پنکیکی که روش اسکوپ خامه ی سرد گذاشته شده بود و شیره ی افرای غلیظ از روش میچکید جلوش روی میز قرار گرفت... صندلیش رو عقب کشید و نشست و به این فکر کرد که لیام خیلی جدیه!
-گری کجاست?
-دستشویی... اومد
صدای دویدن گری حواسش رو پرت کرد و با لبخند به اون موجود کوچولو که با دویدنش باعث میشد موهای لختش توی هوا تکون بخوره نگاه کرد و خندید.
-صبح بخیر بامبی!
-صبح بخیر زینی... اون دیگه چیه?
گری پرسید و خودش رو روی صندلی کنار زین بالا کشید و منتظر بهش خیره شد.
-بامبی?
-اوهوم
-خب اون یه انیمیشنه... وقتی بچه بودم میدیدم
-اون بیشتر شبیه به توئه
لیام گفت و ظرف خودش و گری رو روی میز گذاشت و رو به روی زین نشست.
-شبیه من?
-اوهوم... چشمات... شبیه اونه
لیام درحالی گفت که نگاهش رو بین چشم های زین که بهش خیره بودن میچرخوند و گری درحالی که نمیفهمید اونا راجب چی حرف میزنن با چنگالش پنکیکش رو درسته بلند کرده بود و گاز میزد.
-میخوام ببینمش... اگه شبیه زینیه!
-امشب میبینیمش عزیزم
لیام گفت و نگاهش رو از زین گرفت و مشغول صبحانه اش شد... زین باید کاری میکرد که این شرایط عادی تر جلوه کنه... حداقل اینطوری تحمل کردنش راحت تر میشد پس چنگالش رو توی پنکیک گرم فرو برد و تکه ای ازش کند و قبل از اینکه اونو توی دهنش بذاره پرسید.
-هری کجاست?
-زنگ زد و گفت یکم دیرتر میرسه ولی الاناس که برسه
زین سرش رو تکون داد و مشغول خوردن صبحونه اش شد و تمام مدت فکرش درگیر این بود که باید با کسی حرف بزنه و نمیدونست که کدوم یکی از دوست هاش میتونن بدون مسخره بازی کمکش کنن و این عصبیش میکرد.
![](https://img.wattpad.com/cover/130573598-288-k858239.jpg)
YOU ARE READING
NO LIMIT •|ziam|• COMPLETED
FanfictionHighest ranking : #1 in fanfiction For more than four continuous months -داری محدودم میکنی! +نه... فقط دارم عاشقت میکنم. -نمیخوامش! +دست تو نیست... دست هیچکس نیست.