°• پارت 42•°

64 9 0
                                    


آلبرت اخمی به شرلوک کرد و رفت توی خونه و همراهش بیلی و میالین هم رفتن. مایکرفت نفس عمیقی کشید و گفت:

- خب دیگه، هرچی خاطره شنیدیم بسه. من میرم بخوابم.

شرلوک: آنیکی لطفاً رفتی بالا واقعاً بخواب!

- خفه بشی تو...

شرلوک: دیگه هیچکس توی این خونه جنبه ی شنیدن حقیقت رو نداره...

ویلیام: خواب نداری شرلی؟ فک کنم برای امروز به اندازه ی کافی همه رو سیخ دادی...

شرلوک: امشب شبه مهتابههه عزیزم عمراً اگه خواب به چشمام بیاد!

باند: ولی یه نفر اینجا خوابه خوابه، یکی دیگه تو حالت نیمه چرت به سر می‌بره!

با این حرف باند، توجه همه به سمت هردر که وسط خاطره گویی بیلی روی صندلی خوابش برده بود و جک هم که چشماش سنگین شده بود، جلب شد.

مانی پنی: عااآاا... تازه داشت خوش می‌گذشت...

باند: به نظرم تا لوئیس نیومده با بیلچه جممون نکرده بهتره بریم بخوابیم.

ویلیام: فکر کنم بیلی با خودش چیزایی که گفته بودم رو آورده. من میرم سراغ اونا...

شرلوک: از آمریکا چیزی آوردی؟

ویلیام: چیزه خاصی نیست، اسباب بازی های میا ست.

شرلوک: اوکی، پس بزار کمکت کنم.

ویلیام: نیاز نیست، یه جعبه ی کوچیکه. بهتره بری آتیش رو خاموش کنی.

شرلوک: مطمئنی که کمک نیاز نداری؟

ویلیام: معلومه! حالا برو.

شرلوک پیشونی ویلیام رو بوسید و گفت:

- باشه، اگه پشیمون شدی صدام کن.

و برای خاموش کردن آتیش دورهمی از اونجا دور شد...
ویلیام وقتی که مطمئن شد شرلوک به اندازه ی کافی ازش دور شده، به سمت دروازه ی پشتی عمارت به راه افتاد. در بخش داخلی دروازه جعبه ی مورد نظرش رو پیدا کرد. روی زمین نیم خیز شد، در جعبه رو باز کرد تا از محتویات داخلش مطمئن بشه که حضور کسی رو در نزدیکی اش حس کرد. سرجاش ایستاد و گفت:

- چی میخوای؟

+ من نه، اما رئیسم میخواست که این پیغام رو داشته باشی.

ویلیام یه بسته ی کوچیک رو از بین میله های دروازه ازش میگیره و میگه:

- تو هم این پیغام رو بهش برسون...
« من با تموم قدرتم پیشت میام».

+ باشه~

و از اونجا دور شد...
ویلیام دوباره اطرافش رو چک کرد تا کسی اطرافش نباشه. وقتی در بسته رو باز کرد داخلش یه ساعت جیبی مثل ماله خودش بود با این تفاوت که روی ساعت ۴:۵۰ دقیقه کوک شده بود و ثانیه شمار روی عدد ۶ گیر کرده بود و تیک تاک صدا می داد...

Blood turns Lili red (Moriarty The Patriot)Where stories live. Discover now