•°پارت 95•°

45 5 138
                                    


ویلیام نگاهی خشمناک به پاپ کرد و گفت:

- این زن رو بخاطر بی عرضگی خودت توی اجرای نقشه زخمی میکنی، جوزف؟

+ و تو با چه جرئتی پدرت رو با اسم کوچیکش صدا می‌کنی، آدام؟!

- وظیفه ی هر بچه ایه که حماقت والدینش احمقش رو یادش بندازه.

+ و لابد خیال کردی که من این اجازه رو قراره به تو بدم؟!

- نیازی نیست، چون هرچی نباشه... برات خیلی دیره...

+ چی گفتی؟!

...اون زن، ماریا، فوری با یه دست جلوی خونریزی سرش رو گرفت و با چشمان گریان گفت:

- لطفاً بخاطر منِ حقیر دعوا نکنید...

+ خفه شو! موجود پست! باعث شدی آدام بهم بی احترامی کنه... گمشو از جلو چشمام دور شو.

× آدام آخه خر کیه مرتیکه ی پیر؟! من ویلیام جیمز موریارتی ام و این قرار نیست هیچ تغییری کنه.

+ چه غلطا!! تو آدام وورث هستی. من خودم می دونم چی ساختم. یه چیزی که اون مرتیکه ی جنازه، موریارتی، خوابش رو هم نمی دید!

× نکنه پیری باعث شده زوال عقل بگیری؟ یادت رفته که من با پای خودم اینجا اومدم و بخوام میتونم با پای خودم از اینجا بیرون برم؟!

+ میخوای بری دوباره هرزه ی هلمز ها بشی؟!

× برمی‌گردم پیش همون هلمزی که ازش بدت میاد.

+عمراً... پسر من نمیتونه اینقدر حقیر باشه، نمی‌زارم حالا که میدونه پدر توئم آبروم رو ببری.

× به هیچ جام نیست که تو کی هستی، چون از اولم برام وجود نداشتی. نه من و نه لوئیس، بهت احتیاجی نداریم که هیچ، میخوایم سر به تنت هم نباشه.

+چرند نگو آدام..‌. خودتم خوب میدونی که نه از شر من خلاص میشی و نه پیش اون هلمز لعنتی برمی‌گردی. تو این همه راه نیومدی که بخاطر این عشق و عاشقیِ مزخرف خرابش کنی.‌.. به این فکر کن که اون آلفا های اشرافی قرار نیست هیچ فرقی با اومگایی مثل تو داشته باشن. دیگه هیچ چیزی به نام طبقه سلطنتی وجود نخواهد داشت و همه ی ما قراره برابر باشیم. به نظرت هیجان انگیز نیست که حالا میتونی کارت رو گسترش بدی؟!

× من هم از شر تو خلاص میشم و هم پیش شرلی برمی‌گردم چونکه ما حالا یه بچه داریم و بعدشم... ارباب جنایات خیلی وقته که مرده. درحال حاضر من فقط لیام، همسر اون هلمز هستم و مامایِ بچه هام. تو هم بهتره طمع ات رو دیگه کنترل کنی و بمیری پیرمرد!

+ پس اگه لیام هم بمیره چی؟ اگه تو دیگه ارباب جنایات و همسر و مادر کسی نباشی چی؟ اونوقت فقط آدامِ من میمونه، مگه نه؟!

× منظورت چیه؟

پاپ اشاره ای به شکم ویلیام کرد و گفت:

- اگه اون و توله ی دیگه ات نبودن، حتی اگه اون هلمز دیگه زنده نبودن چی؟

Blood turns Lili red (Moriarty The Patriot)Where stories live. Discover now