part 26

134 48 214
                                    

لطفا قبل از خوندن ووت بدید و کامنت یادتون نره
کیوتی ها.

تمام اون سه روزی رو که دکتر گفته بود لازمه تا ضعف ژان از  بین بره، سهون مثل یه مادر ازش مراقبت کرد. البته که مارک و ۴ نفر دیگه ای که برای خودشون دوتا کار میکردن هم سعی میکردن به هر نحوی کمک کنن.

اون ۷ نفر بیشتر شبیه خانواده بودن تا رییس و زیردست و این رو تمام افراد توی عمارت میدونستن. هر ۷ تای اون ها حدودا هم سن بودن و از ۱۸ سالگی باهم تمرین کرده بودن. درسته روی سهون و ژان اسم رییس و روی بقیه اسم زیردست بود.

ولی سهون و ژان همیشه مثل دوست هاشون با اونها رفتار کرده بودن و همین باعث میشد، حاضر باشن برای رییس هاشون تا آخرین قطره خون خدمت کنن.

همشون توی اتاق ژان نشسته بودن و از اینکه بلاخره حال ژان تا حد خیلی زیادی خوب شده و میتونه از روی تخت بلند شه خوشحال بودن. همون موقع در اتاق زده شد.

سهون بیا داخلی گفت و منتظر موند. دستیار پدر ژان وارد اتاق شد و پاکتی به سهون داد.

× رییس گفتن این رو بدم بهتون

بعد سرش رو برای سهون و ژان خم کرد و از اتاق بیرون رفت. سهون با کنجکاوی پاکت رو باز کرد، ۴ تا بلیطی که داخلش بود رو در آورد و نگاهی بهشون انداخت.

+ اونا بلیطه؟

سهون: اره بلیط هواپیما....دو بلیط رفت....دوتا برگشت...واو قراره بریم سفر تفریحی

+ از کجا معلوم تفریحی؟

سهون: اگه ماموریت بود که بابات بهمون میگفت

+ بلیط برای کیه؟

سهون: هفته دیگه...باید دو سه تا معامله ای که زمانشون این هفته اس انجام بدیم.....تاریخ برگشت هم ۵ روز بعده

+ نگرانم بود؟

سهون: این چه سوالیه ژان؟ اون پدرته

ژان شونه ای بالا انداخت ولی باید اعتراف میکرد ته قلبش خوشحال شده که پدرش بهش اهمیت میده، حتی اگه نشون نده.

خوشحل بود که بعد از تحمل اون همه تنش و جنگ اعصاب میتونه یک سفر خوب رو تجربه کنه. حالا میتونست بگه اون همه فشار و تنبیه ارزشش رو داشته.

یک هفته بعد

بعد از انجام دادن چندتا ماموریت ساده ای که داشتن، بلاخره روز پروازشون رسیده بود و مشغول جمع کردن چمدون کوچیکی برای سفر چند روزشون بودن. بلاخره کارشون تموم شد و سهون با چمدون کوچیکش به دم اتاق ژان نقل مکان کرد.

سهون: ژان زودباش چیکار میکنی؟ اینطوری پیش بری به پرواز نمیرسیم

ژان همونطور که توی آیینه مشغول مرتب کردن موهاش و بعدم زدن عطر به مچ ها و گردنش بود، جوابش رو داد.

THE GAME OF DESTINYDonde viven las historias. Descúbrelo ahora