لطفا قبل از خوندن ووت بدید و کامنت یادتون نره
کیوتی ها.********
بعد از بررسی کردن پول های توی کیف، درش رو بست و از سرجاش بلند شد. دستش رو به سمت طرف مقابلش گرفت و همونطور که باهاش دست میداد گفت:
+ ممنون...معامله خوبی بود
× همینطوره...ما همیشه از معامله با شما راضی هستیم
+ امیدوارم ادامه دار بشه
× بله حتما باعث افتخار ماست.....پس از حضورتون مرخص میشیم
ژان سری تکون داد و بعد از رفتن اونها و برداشته شدن کیف پول ها توسط مارک، همراه سهون از مکان معامله بیرون رفتن.
سهون: خوشحالم مشکلی پیش نیومد
+ اره دیگه حوصله دردسر نداشتم
سهون: کارت خوب بود
ژان سری تکون داد و ماسکش رو برداشت.
+ هوف این ماسک لعنتی خفم میکنه
سهون: یاد وقتی افتادم که از اون ماسک هایی که برای دزدی استفاده میشن، میخواستیم استفاده کنیم
+ یادم نیار لعنتی اتفاق شرم آوری بود
با شنیدن صدای ریز ریز خنده های مارک به طرفش برگشت.
+ مارک!
مارک نتونست خنده اش رو کنترل کنه و صدای خنده اش کمی بلند شد. سهون هم توی خندیدن همراهیش کرد و توجهی به چهره حرصی ژان نکردن.
+ هی شما عوضیا...مگه ایده من بود؟؟
سهون: ولی باهاشون خیلی خوشگل شده بودی
با خیز برداشتن ژان به طرفش، سرعت قدم هاش رو بیشتر کرد.
+ اگه جرعت داری وایسا
با این حرف ژان، سهون ناگهانی از دویدن ایستاد و به طرف ژان برگشت. به خاطر حرکت ناگهانیش، ژان موفق نشد به موقع توقف کنه و توی بغلش افتاد. مارک همونطور که میخندید از کنارشون رد شد و در ماشین رو باز کرد.
مارک: قربان از بغل جناب سهون دل بکنید و بیاید سوار شید
ژان با چشمای ریز به طرفش برگشت.
+ سرت رو تنت زیادی کرده مارک؟
مارک: نه قربان من غلط کردم...بفرمایید دیر شد
ژان با پاش محکم توی ساق پای سهون کوبید و سوار شد. مارک و سهون با خنده سری تکون داد و اون ها هم سوار شدن. جو بین سهون و ژان و افرادشون جو آروم و نسبتا صمیمی ای بود.
ولی دلیل اصلیش این بود که اون افراد علاقه و وفاداری زیادی نسبت به اون دوتا داشتن و همین باعث میشد خیال سهون و ژان کنارشون راحت باشه. سهون هم سوار شد و کنار ژان نشست.

KAMU SEDANG MEMBACA
THE GAME OF DESTINY
AksiFiction: THE GAME OF DESTINY genre: Action _ mafia _ thriller _ angst _ romance Author: SHIA _ HANA couple: YiZhan همه ما برای زندگی هامون برنامه ریزی های زیادی داریم. تصمیمات بزرگی میگیریم و میخوایم از خیلی چیزها دوری کنیم. ولی گاهی فراموش میکنیم...