part 64

138 49 384
                                    

لطفا قبل از خوندن ووت بدید و کامنت یادتون نره
کیوتی ها.

× یک دستبند....دستبندی که اسم تو روش حک شده ژان

با شنیدن این حرف سهون و ژان سرجاشون وا رفتن.

سهون: من....منظورتون چیه؟؟ اون عوضی گفته کار ژانه؟

منگ فقط سرش رو به نشونه مثبت تکون داد.

سهون: همین؟؟ فقط از روی یک دستبند؟ اون رو هفته پیش توی شلوغی کلاب گم کرده...وقتی برگشتیم خونه متوجه شدیم...ولی فقط همین؟

× فیلم دوربینای کلاب نشون میده شماهم اون شب اونجا بودید....همونطور که الان گفتی اونجا بودید

سهون: خب بوده باشیم...یعنی چی؟ منظورتون اینه الان این اتفاق رو انداختن گردن ژان؟

× اره ولی فقط همین نیست....یک نفر شهادت داده که ژان رو دیده وقتی این کارو کرده

سهون: شما که فکر نمیکنید کار ژان باشه؟

× معلومه که نه.....اول اینکه میدونم ژان هرگز همچین کاری نمیکنه ولی حتی اگه بخواد هم انجامش بده خیلی باهوش تر و دقیق تر از این حرف هاس که به راحتی لو بره

سهون: حالا باید چیکار کنیم؟

× دستیار رییس زنگ زده بود که بگه یا ژان باید برای انتقام خونی بیاد یا عواقبش متوجه باند میشه

سهون: کی باید بره؟

× امشب....

سهون: چی؟؟ امشب؟ یعنی حتی فرصت دفاع کردن از خودش رو هم نداره؟ حتی وقت نداریم بگردیم و مدرکی پیدا کنیم که ثابت کنه کار ژان نبوده؟

× نه.....

تمام مدتی که سهون و منگ حرف میزدن، ژان توی سکوت به یک نقطه خیره شده بود و توی فکر فرو رفته بود.

سهون: من همین الان میرم ببینم میتونم کاری کنم

+ بمون سهون

سهون که میخواست بلند بشه، با صدای جدی ژان، سرجاش نشست و نگاه پدرش هم به طرفش برگشت.

سهون: منظورت چیه؟

+ وقت این کارو نداریم...هرچی پیدا کنیم میگن جعل کردیم یا دروغ میگیم

سهون: پس چی؟ نکنه میخوای بری اونجا؟

ژان بدون اینکه جواب سوال سهون رو بده به طرف پدرش برگشت.

+ فکر میکنید چرا انقدر سریع، رییس هونگ حکم به اجرای این مراسم داده؟

× نمیدونم معمولا فرد متهم مدتی وقت داره تا ثابت کنه کار اون نبوده....ولی این بار هیچ مهلتی نداده

سهون: ژان جواب منو بده چه غلطی میخوای بکنی؟

+ ما امشب به اون مراسم میریم

THE GAME OF DESTINYTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang