لطفا قبل از خوندن ووت بدید و کامنت یادتون نره
کیوتی ها.× یک دستبند....دستبندی که اسم تو روش حک شده ژان
با شنیدن این حرف سهون و ژان سرجاشون وا رفتن.
سهون: من....منظورتون چیه؟؟ اون عوضی گفته کار ژانه؟
منگ فقط سرش رو به نشونه مثبت تکون داد.
سهون: همین؟؟ فقط از روی یک دستبند؟ اون رو هفته پیش توی شلوغی کلاب گم کرده...وقتی برگشتیم خونه متوجه شدیم...ولی فقط همین؟
× فیلم دوربینای کلاب نشون میده شماهم اون شب اونجا بودید....همونطور که الان گفتی اونجا بودید
سهون: خب بوده باشیم...یعنی چی؟ منظورتون اینه الان این اتفاق رو انداختن گردن ژان؟
× اره ولی فقط همین نیست....یک نفر شهادت داده که ژان رو دیده وقتی این کارو کرده
سهون: شما که فکر نمیکنید کار ژان باشه؟
× معلومه که نه.....اول اینکه میدونم ژان هرگز همچین کاری نمیکنه ولی حتی اگه بخواد هم انجامش بده خیلی باهوش تر و دقیق تر از این حرف هاس که به راحتی لو بره
سهون: حالا باید چیکار کنیم؟
× دستیار رییس زنگ زده بود که بگه یا ژان باید برای انتقام خونی بیاد یا عواقبش متوجه باند میشه
سهون: کی باید بره؟
× امشب....
سهون: چی؟؟ امشب؟ یعنی حتی فرصت دفاع کردن از خودش رو هم نداره؟ حتی وقت نداریم بگردیم و مدرکی پیدا کنیم که ثابت کنه کار ژان نبوده؟
× نه.....
تمام مدتی که سهون و منگ حرف میزدن، ژان توی سکوت به یک نقطه خیره شده بود و توی فکر فرو رفته بود.
سهون: من همین الان میرم ببینم میتونم کاری کنم
+ بمون سهون
سهون که میخواست بلند بشه، با صدای جدی ژان، سرجاش نشست و نگاه پدرش هم به طرفش برگشت.
سهون: منظورت چیه؟
+ وقت این کارو نداریم...هرچی پیدا کنیم میگن جعل کردیم یا دروغ میگیم
سهون: پس چی؟ نکنه میخوای بری اونجا؟
ژان بدون اینکه جواب سوال سهون رو بده به طرف پدرش برگشت.
+ فکر میکنید چرا انقدر سریع، رییس هونگ حکم به اجرای این مراسم داده؟
× نمیدونم معمولا فرد متهم مدتی وقت داره تا ثابت کنه کار اون نبوده....ولی این بار هیچ مهلتی نداده
سهون: ژان جواب منو بده چه غلطی میخوای بکنی؟
+ ما امشب به اون مراسم میریم
KAMU SEDANG MEMBACA
THE GAME OF DESTINY
AksiFiction: THE GAME OF DESTINY genre: Action _ mafia _ thriller _ angst _ romance Author: SHIA _ HANA couple: YiZhan همه ما برای زندگی هامون برنامه ریزی های زیادی داریم. تصمیمات بزرگی میگیریم و میخوایم از خیلی چیزها دوری کنیم. ولی گاهی فراموش میکنیم...