لطفا قبل از خوندن ووت بدید و کامنت یادتون نره
کیوتی ها.سهون: این وقت شب؟
+ فقط ۷ ساعت و ۳۰ دقیقه وقت داریم سهون
سهون با شنیدن زمان سریع از سرجاش بلند شد و بعد از عوض کردن لباس هاش از هتل بیرون زد. بکهیون هم سریع پشت سیستم نشست و با اطلاعاتی که سوهو براش فرستاده بود مشغول ردیابی شد.
ژان همزمان که ییبو در ارتباط بود، دنبال اطلاعات دقیق افرادی که لوهان رو گروگان گرفته بودن میگشت.
+ ازت چی میخوان ییبو؟
_ هیچی انتقام....گفته اگه میتونم نجاتش بدم
+ باهات تماس نگرفته؟
_ نه فقط وویس فرستاده و گفته به محض تموم شدن زمان میکشتش
+ حاضر نیست تو رو با اون عوض کنه؟
صدایی که شنید صدای ییبو نبود پس حدس زد تماس سربلندگوعه.
چان: منظورت چیه؟ یعنی میگی به جاش ییبو رو بکشن؟
+ منظورم این نیست احمق گوش دراز....میخوام ببینم چقدر تو کشتنش مصممن
_ نه حاضر نیست
+ پس حتی اگه بهش برسی هم میکشتش
_ میخوای چیکار کنی؟
+ نجاتش بدم؟
_ چطوری؟
+ اونش دیگه به تو ربطی نداره...من برادرت رو زنده تحویلت میدم
_ اول گفتی سالم
+ خب نظرم عوض شد...سالمشو قول نمیدم ولی زندشو چرا
_ خیلی خب...
+ اگه چیز جدیدی فرستادن بهم بگو
_ باشه...منم ۲ ساعت دیگه پروازمه
+ دیوونه ای؟ برای چی میخوای بیای؟ تا برسی کلی دیر شده
_ پس انتظار داری بشینم همینجا و هیچ کاری نکنم؟
+ اومدنت چه فایده ای داره؟...فقط بسپارش به من
_ اخه.....
+ همین که گفتم وانگ ییبو...اومدنت بی فایده اس....من فردا برادرت رو بهت تحویل میدم...آمریکا دیگه براش امن نیست...باید بفرستیش یه جای دیگه
_ نمیتونم بیکار بمونم
+ بیکار نمون.....فکر یه زندگی جدید توی یه جای جدید کن....همه امکاناتشو آماده کن که سریع بفرستیش اونجا
_ خیلی خب باشه.....
کمی مکث کرد و بعد با صدای ارومی تری گفت:
_ لطفا نجاتش بده
+ نجاتش میدم نگران نباش
_ ممنون
VOCÊ ESTÁ LENDO
THE GAME OF DESTINY
AçãoFiction: THE GAME OF DESTINY genre: Action _ mafia _ thriller _ angst _ romance Author: SHIA _ HANA couple: YiZhan همه ما برای زندگی هامون برنامه ریزی های زیادی داریم. تصمیمات بزرگی میگیریم و میخوایم از خیلی چیزها دوری کنیم. ولی گاهی فراموش میکنیم...