part 19

180 58 123
                                        

لطفا قبل از خوندن ووت بدید و کامنت یادتون نره
کیوتی ها.
(آقا مدیونید فکر کنید داشت یادم میرم پارت بذارم و یکی از ریدرا باعث شد یادم بیاد.😀)

ییبو اومد جلوی میز مقابل ژان ایستاد.

_ میخوای چیکار کنی؟؟

+ احتمالا با دزدیدن موبایل بهش شنود وصل کنیم

_ چه هوشمندانه.....

+ ایده بهتری داری؟؟

_ میتونیم بریم توی محل اقامتش و گیرش بندازیم

+ اون یک پلیس خیلی حرفه ایه وانگ ییبو....احمقی یا چی؟ فکر میکنی نمیفهمه؟ حتی اگه نفهمه و بتونیم بریم سراغش، نمیتونه فرار کنه؟ باید راهی باشه که هیچ ریسکی نداشته باشه

_ اینم که من میگم راه بدون ریسکیه

+ بچه بازی رو بذارش کنار...ریسکه...ولی اگه بتونیم محل اقامتش رو پیدا کنیم و حدس من راجبش درست باشه، روش من روش مطمئن تریه

_ اگه نبود چی؟

+ اگه نبود اونوقت هرچی تو گفتی انجام میدیم

با اطمینان کامل این حرف رو زد و باعث شد ییبو ساکت بشه. به طرز عجیبی تا عصر بینشون سکوت برقرار بود و هیچ کل کل و بحثی شکل نگرفت. هرکسی مشعول کار خودش بود و کاری به کار کس دیگه ای نداشت.

این سکوت با اومدن ناگهانی و پر سر و صدای مارک، شکسته شد.

مارک: پیدا کردم....پیدا کردم رییس

ژان سریع به طرفش برگشت و بهش نگاه کرد. مارک اومد و مقابلش ایستاد.

مارک: محلی که اقامت داره پیدا کردم....حدستون درست بود، با همکارش ملاقات داشت و با دنبال کردنش فهمیدم توی یک هتل اقامت داره

همون موقع بقیه افراد که از بررسی خونه های امن، نا امید برگشته بودن، با شنیدن این حرف دورشون جمع شدن.

+ خوبه...دقیقا همونی که حدس میزدم....با چی رفت و اومد؟

مارک: با تاکسی.....

+ خیلی خب....میخوام ی تاکسی جور کنید

جین‌یونگ سریع به حرف اومد.

جین‌یونگ: من انجامش میدم

سهون: برنامه ات چیه؟

+ خودت چی فکر میکنی هونا؟

سهون: میخوای تاکسی رو بفرستی دم هتل....موبایلش رو بدزدی؟؟

+ بینگو....درسته.....تاکسی و راننده یکی از افراد خودمونه....یک نفر دیگه هم سوار میشه و موبایلش رو میدزده.....توی فاصله ای که متوجه نبودن موبایلش بشه، شنود رو کار میذاریم و وقتی زنگ میزنه برای پیدا کردن موبایلش....میگیم توی تاکسی افتاده و بیاد ببرتش. بعد میتونیم محل و زمان ملاقات رو از شنود تماس هاش بفهمیم

THE GAME OF DESTINYHikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin