Love and Madness🥂
MAHDAساعتی رو به همین منوال گذروندن تا این که جان با دادن قرارداد به ییبو و امضا کردنشون، مهر همکاری رو پای قرارداد کوبید
کاغذ هارو مرتب کرد و توی کیف گذاشت و کش و قوسی به بدنش داد و با لبخند به ییبو گفت
_شرکت تو و کمپانی ipek به مدت 6 ماه باهم همکاری آزمایشی خواهند داشت و بعد از اون در صورت رضایت قرارداد 6 ساله رو امضا می کنیم...
ییبو سری تکون داد و با شل کردن کرواتش گفت
_عالیه... پس باهم همکار شدیم، درسته؟؟
جان هم در مقابل سری تکون داد و گفت
_درسته.. از همکاری باهاتون حسابی خوشحالم....
ییبو از جا بلند شد و دستش رو به سمت جان دراز کرد و گفت
_منم خیلی خوشحالم که این همکاری باعث آشنایی باهات شد..
جان که دیگه تقریبا به این مدلی حرف زدن ییبو عادت کرده بود، متقابلا دستش رو برای دست دادن به مناسبت همکاریشون توی دست ییبو گذاشت و گفت
_ممنونم....
اما زمانی که دست ییبو به مچش چنگ زد و اونو به سمت خودش کشید، حیرت زده فریاد زد
_هی چی کار میکنی؟؟
ییبو اونو جلوتر کشید و توی فاصله دو قدمی خودش متوقف کرد و بدون رها کردن مچش زمزمه کرد
_میخوام به مناسبت این همکاری با وکیل شیائو بنوشم... مشکلی که نیست..
جان که متوجه قصد ییبو شده بود و از طرفی این نزدیکی زیاد به مزاجش خوش نیومده بود
خودشو عقب کشید و آروم تر از قبل گفت_خیلی دلم میخواد اما من معده حساسی دارم و باید رانندگی کنم و این عاقلانه نیست که...
ییبو بی طاقت وسط حرفش پرید و گفت
_بیخیال جان... یعنی تو نمیخوای به خاطر همکاریمون بنوشی؟؟
این کمترین کاریه که دو طرفین قرارداد باهم انجام میدن....
بعدشم فکر نمیکنم که ظرفیتت این قدر کم باشه که یکم نوشیدن برات مشکلی ایجاد کنه.. درسته؟؟البته که حق با ییبو بود... درمورد نوشیدن طرفین قرارداد کاملا درست میگفت
اما فرضیه ظرفیت جان...فاک ولی باید بگم که جان واقعا ظرفیت الکل نداشت... ولی قرار نبود پسر گستاخ روبه روش چیزی از این ضعفش بدونه..لبخندی به پسر کوچک تر زد و گفت
_فکر می کنم حق با تو باشه.. البته که من باهات مینوشم...
چشمای ییبو برقی زد و جان رو دنبال خودش کشید و گفت
_پس بریم یه جایی که در شان مهمونی دونفرمون باشه....

YOU ARE READING
⚡« عشق و جنون» Love And Madness ⚡
FanfictionLove and Madness🥂 Writer : mahdie Yibo Top Happy End خلاصه : شیائو جان سی ساله وکیل کارکشته کمپانی بزرگ چین برای بستن قرارداد بزرگی به آمریکا سفر میکنه و با وانگ ییبو بیست و چهارساله وارث زنجیره تجاری لئون، پلی بوی سرکش و رام نشده آشنا میشه پسری ک...