⚡« عشق و جنون» Love And Madness ⚡

Prt_58

❤️قبل از خواندن لایک کنید💚

Love and Madness🥂
MAHDIE
Part58

جان دستی توی موهای نم دارش کشید و حوله سرمه ای  رنگی رو از کاور خارج  کرد و روی دستگیره حموم گذاشت و به سرعت از اتاق خارج شد!

اول جیانگ و این دفعه...
زمانی که جان توی حموم رفته بود اصلا به این فکر نکرده بود که تنها جایی که از خونش عایق صدا نداره حمومه و..

بله اونا با یک توافق دونفره فقط به یک بوسه داغ و دوش گرفتن دو نفره رضایت دادن.

_فکر کنم حق با ییبو عه
این خونه موندن نداره!

ریز خندید و سری تکون داد که ییبو حوله به تن از اتاق خارج شد

جان روی کاناپه  نشست و بعد مدت ها تلویزیون خاک خورده رو روشن کرد و همون جور که کانالا رو بالا پایین می‌کرد گفت

_هی میگم میخوای یک فیلم ببینیم؟

ییبو به سمتش اومد و با نگاه خسته و خماری کنارش جا گرفت

جان به سمتش چرخید تا چیزی بگه که ییبو سریع خم شد و خودش رو روی بدن جان رها کرد و سرش رو روی پاش گذاشت

قبل از این که حرفی بزنه با شنیدن جمله ای که با لحن خسته از دهن پسر بیرون اومد دهنش رو بست و با تکون دادن خودش جاش رو راحت تر کرد

_بزار یکم روی پات بخوابم واقعا خستمه!

جان هومی کشید و روی شبکه ای که مشغول پخش کردن فیلمی کلاسیک بود توقف کرد و بعد از کنار گذاشتن کنترل با مکث. دستش رو توی موهای ییبو فرو برد

با احساس خیسی بیش از حد موهاش زمزمه کرد

_پاشو موهاتو خشک کن سرما میخوری

ییبو  خرخری کرد و خودش رو ناراضی  تکون داد که جان پوفی کشید و دکمه خاموش ریموت کولر رو زد و زمزمه کرد

_اگه مریض بشی میخوای چی کار کنی آخه؟؟

سرش رو به پشتی تکیه داد و مشغول نگاه کردم فیلم  شد و دست هاشو نوازش گر حرکت داد

مدتی نگذشته بود که با دعوای یهویی شخصیت های اصلی فیلم و کوبیده شدن سیلی به صورت شخصیت مرد و گریه های زن
با تک نگاهی به ییبو که غرق خواب بود
ولوم صدا رو پایین برد و با دقت مشغول ادامه فیلم شد

'' '' عشق از نگاه تو چه تعبیری داره؟!
عشق واقعی یعنی تو خطرناک ترین لحظه زندگیت با ممنوعه ترین کاری که میتونی انجام بدی توی بدترین حال و هوات یکی هست که دستتو میگیره و تو هیچ ترسی نداری!
عشق یعنی من  اهمیت نمیدم که دیگران درموردم چی میگن.. یعنی من برای داشتنت از همه چیزم میگذرم تا یک لحظه دیدن چشمای رو از دست ندم
این یعنی عشق.. نه اون چیز پوچ و بی هوده ای که تو...''''' '