❤️قبل از خواندن لایک کنید💚
Love and Madness🥂
MAHDIE
Part60با برخورد تن برهنه اش به ملحفه سرد لرزی به تن داغ شدش افتاد و قوسی به کمرش داد و به ملحفه چنگ زد
بی اختیار از ضربات شدیدی که به تنش حجوم آورده بودن نالید و خودشو با شدت به تخت کوبید
چنگی به سر پسری که وحشیانه به جونش افتاده بود انداخت و از گردنش بیرون کشید ولی قبل از گفتن هر حرفی انگشتاش از موجی که از پایین تنش تا سرش به راه افتاد شل شد
_میخوای تمومش کنم؟
صدای گرفته و پر از شیطنت ییبو توی گوشش پیچید و پاهاشو دور کمرش سفت کرد و با صدایی که لذت و درد می لرزید نالید
_جرعت داری الان عقب بکش تا... تا..
پسر کوچک تر عقب کشید و بدنش رو سریع چرخوند و پای چپش رو بالا گرفت
_حتی اگه میگفتی هم ولت نمی کردم
خواست چیزی بگه و اما سوزش شاهرگش باعث شد پر از درد ناله کنه و فریاد بزنه
_لعنت بهت
آروم باش دارم نصف میشم_توانایی هات بالاتر از این حرفاست عزیزم
ییبو دستی روی کمرش کشیدرو روی تن بی حالش خیمه زد و با نفس های سنگین گفت
_حالا که حالت خوبه وکیل شیائو خوب گوش کن به حرفم..
جان تمام تنش میریزد و حجم فشار لذت و دردی که توی بدنش میچرخید جلوی همه حواسش رو گرفته بود
دندوناش رو بهم سایید و غرید_ الان وقتش نیست
خفه شو و کارت بکنبه آرومی خندید و سرعت ضرباتش رو بالا تر برد و جان به خودش پیچید و چنگ محکمی به تن پسر انداخت و این قدر ادامه داد تا ررون شدن خون زیر ناخونش رو احساس کرد
موجی توی بدنش پیچید و خودش رو هماهنگ کرد و با ضربه آخر به اوج رسید
روی تخت رهاشد و چند لحظه بعد ییبو بی حال روش افتادنفس نفس میزد و چشماش سیاه تاریک می رفت
پسر کوچیک تر با نفس هایی که هنوز بلند بود
خودش رو روش کشید و بریده بریده گفت_ همین الان وقتشه
پس به حرفم گوش کن چون این دفعه راه فراری نیست
من..نفس عمیقی کشید و تن بی حالش رو توی آغوش کشید
_خیلی وقته که بهت علاقه دارم
_____
با شنیدن صدای آزار دهنده ای پلک های خسته اش رو از هم باز کرد و با چشم های سرخ به دنبال منبع صدا گشت
با گیجی از جا بلند شد و بعد از پوشیدن باکسرش موبایل ییبو رو از روی زمین چنگ زد
تعداد تماس های بی پاسخ روی صفحه این قدر زیاد بود که نگاهی به ساعت انداخت و با دیدن عقربه هایی که روی عدد چهار ثابت بودن با حرص غرید
![](https://img.wattpad.com/cover/296750287-288-k19056.jpg)
ESTÁS LEYENDO
⚡« عشق و جنون» Love And Madness ⚡
FanficLove and Madness🥂 Writer : mahdie Yibo Top Happy End خلاصه : شیائو جان سی ساله وکیل کارکشته کمپانی بزرگ چین برای بستن قرارداد بزرگی به آمریکا سفر میکنه و با وانگ ییبو بیست و چهارساله وارث زنجیره تجاری لئون، پلی بوی سرکش و رام نشده آشنا میشه پسری ک...