⚡« عشق و جنون» Love And Madness ⚡

Prt_70

❤️قبل از خواندن لایک کنید💚

Love and Madness🥂
MAHDIE
Part70

مرد به سطوح اومده و حیرت زده جواب داد

_آقای شیائو این یک تفاهم نامه رسمی برای تمام سهامدارها و مدیر عاملاست
ایتالو یکی از بزرگترین تولید کننده های ماست
و با وجود سهم بالایی که داره باید ساپورت زنجیره رو به عهده بگیره

جان با تفریح جواب داد

_ میشه سوالی رو از شما بپرسم؟!
اگه به شما گفته بشه که در شهری که شما اقامت دارید مشکل زیر سازی پیش اومده و شما به عنوان کسی که بخشی از بزرگترین ملک های تجاری رو دارین باید برای زیرسازی محلی که هیچ برخوردی با ساختمان های شما نداره و فقط توی شهرتون واقع شده هزینه هنگفتی رو بدین چه جوابی میدین؟؟

نگاهش رو یک دور چرخوند و با خونسردی ادامه داد

_جواب این سوال رو همه شما خوب می دونید
پس درک این مسئله که بزرگترین مانور ما روی سود شرکت خودمونه براتون خیلی راحته.
و دقیقا به این دلیل ما این بند قرارداد رو قبول نمی‌کنیم

مرد مات شده عقب کشید و زمزمه کرد

_اما این...

نگاهش رو به ییبو داد و نا امیدانه نالید

_آقای وانگ شما حرفی ندارید؟!

ییبو که از نمایش به راه افتاده و سنگ اندازی هایی که واضحا توسط جان انجام می‌شد حسابی لذت می‌برد
با تفریح و لحن پر از لذتی و خنده سرکوب شده گفت

_تمام اختیارات ایتالو توی مسائل تجاری و حقوقی به دست وکیل شیائو
من با تصمیم ایشون مشکلی ندارم

فهمیدن این که وارث لئون کاملا از بهم ریختن متد کاری اونا لذت میبره و از جایگاهش در راستای تفریح و تخریب موقعیتشون استفاده میکنه راحت بود
و حالا با قدرت ایتالو و ریاست وارث لئون و وجود مرد با تجربه و حرفه ای توی مسائل حقوقی و کاری مثل شیائو جان چه کسی میتونست جلوی این فعالیت های مخرب رو بگیره؟!

زنجیره لئون!
قطعا فکری برای وارثی که افسار دریده بود کرده بودن درسته؟!!

نگاه بقیه خودکار روی نماینده های لئون نشست و جان با دیدن این حرکت نیشخندی زد و با تک نگاهی به ییبو بلند گفت

_در ضمن شرکت ایتالو از این به بعد تمام اختیارات لئون رو از سیستم کاری خودش خط میزنه
ما به خوبی از پس اداره شرکتمون بر میایم و نیازی به نظارت قدرت بالاتری نداریم

کیش و مات
و این یعنی اعلام چالش چند دستگی بین زنجیره قدرتمند لئون و ایتالویی که وارث بعدی لئون روی اون سلطه داشت!

جلسه طاقت فرسا و پر از تنش با
«خسته نباشید» گفتن آقای وو به پایان رسید

جان با اشاره آقای وو به سمتش رفت که مرد  سریع اطراف رو  چک کرد و با چشم های درشت شده از حیرت نالید