Prt_32

441 118 3
                                    


🌺قبل از خواندن لایک کنید🌺

Love and Madness🥂
MAHDA

توی آینه نگاهی به سر تا پاش انداخت و لبخندی زد

جذاب و در عین حال فریبنده!

قانون اول موفقیت :
(یک وکیل برای حرفه ای شدن باید به فنون اغواگری کاملا مسلط باشه)

با صدای زنگ موبایلش تماس رو وصل کرد و تلفن رو بین شونه و سرش نگه داشت

_وکیل شیائو جان هستم.. بفرمایید

صدا از اون ور خط با کمی خش خش به گوشش رسید

_جان... شیائو جان؟

جان با شنیدن صدای آشنایی سریع به موبایل چنگ زد و  با خوشحالی جواب داد

_ جیانگ!

+ پس بالاخره تونستم باهات ارتباط برقرار کنم.
هی شیائو... چه خبرا پسر؟

جان چشماش رو کج کرد و گفت

_یکم تربیت داشته باش پسر... من ازت بزرگ ترم لعنتی

صدای خنده بلند پسر باعث شد خنده خودش هم بلند بشه

+به چه دلیل فاکی هر دفعه به خاطر سنم باید ازت زور بشنوم؟

_فعلا این تویی که بعد ماه ها دوباره صحبت کردن به جون من افتادی بچه جون!

جیانگ پوفی کشید و بدون ادامه دادن بحث قبلی از هم دانشگاهی و صد البته دوست قدیمیش پرسید

_شنیدم برای مسائل حقوقی انتقالت دادن به آمریکا درسته؟
یعنی باید امیدوار باشم که سایه فاکی تو از زندگی حرفه ایم قراره کم بشه و به جایگاهی که لایقشم برسم؟

جان چشماش رو گرد کرد و گفت

_دقیقا کی این شایعات چرت رو پخش کرده جیانگ؟
من فقط برای یک قرارداد با کمپانی موقتا به آمریکا اومدم

لحنش رو خبیث کرد و گفت

_میدونی بچه جون
باید تفکر این که ممکنه یک روز من بزارم تو صدر جدول رو ازم بگیری رو دور بریزی

صدای فریاد با ناله و فحش جیانگ باعث شد نیشخند بدجنسی بزنه

_جان گا  لعنت بهت
از اولم همین بود...
من بدبخت دبیرستان رو با بالاترین نمره توی دوسال تموم کردم و با جمع کردن سال های دبستانم حدود 6 سال جهش داشتم و به بهترین دانشگاه اومدم تا بدرخشم..
ولی چی شد ‌؟

آهی کشید و نالون گفت

_از شانس قشنگم دوره تحصیلم برابر شد با یک مار خوش خط و خال و اغواگر و زبون بازی مثل تو
قبول کن به خاطر تو عه که من همیشه نفر دومم!

جان با لحن مثلا دلداری دهنده گفت

_عزیزم..
از اونجایی که تو از من هفت سالی کوچیک تری زمانی که بازنشست بشم تایم پیشرفت داری
غصه نخور.

⚡« عشق و جنون» Love And Madness ⚡Donde viven las historias. Descúbrelo ahora