❤️لایک و کامنت یادتون نره 💚
Love and Madness🥂
MAHDIE
Part71_خوب چطورم ؟!
جان به سمت ییبو که روی تخت نشسته بود چرخید و به لباساش اشاره کرد
_خیلی عجیبه!
جان با شنیدن لحن ییبو ابروش رو بالا انداخت
_کجاش عجیبه؟!
ییبو از رو تخت بلند شد و به سمتش اومد
_این که تعداد استایل غیر رسمی که ازت دیدم اندازشون نصف دفعاتی که بی هیچ لباسی دیدمت نمیشه!
جان چشم هاشو گرد کرد و گفت
_منم باورم نمی شه
وقتی نظرتو در مورد استایلم میپرسم تو به لخت من فکر می کنی!لحن شاکی جان باعث خنده ییبو شد
_آدمی در مورد ظاهرش نگرانه که نقصی داشته باشه یا بخواد کسی رو تحت تاثیر قرار بده
دستشو پشت کمر جان گذاشت و از پشت بهش نزدیک تر شد
به تصویر شکل گرفته مقابلشون اشاره کرد و گفت_تو که جذابیت و زیبایی های خودت رو خوب میشناسی و تاثیری که روی من میزاری رو هم با چشم خودت دیدی
کس دیگه ای هم نیست که بخوای اونارو به رخش بکشی
پس نگرانیت برای چیه؟جان از توی آیینه نگاه سنگینی بهش انداخت و د گفت
_اول این که نگرانی وجود نداره
هر آدم بالغی در مورد تطابق پوشش با فضایی که میخواد برای اولین بار توش حاضر بشه حساسیت نشون میدهاز ییبو فاصله گرفت و مقابلش دست به سینه ایستاد
_مطمعنی اونی که جذابیت و دارایی شو همه جا به رخ می کشه منم؟!
این تو نیستی که با استایل های پر از زرق و برقت همه جا خودنمایی میکنی؟!ابروش رو بالا انداخت حلقه ی توی گوشش رو لمس و اشاره ای به موهای رنگ شده و فیس میکاپ شده همیشگیش کرد.
ییبو دست جان رو از روی صورتش پایین آورد و توی دست گرفت
_اینو کاملا تایید میکنم
از نظر من جذابیت و زیبایی چیزی که آدمای کمی ازش برخور دارن
و خوب اگه اين آیتم هارو داشته باشی و ازش استفاده ای نکنی حماقت محضهبه سرعت حالت چهره اش شیطانی شد و با تفریح پرسید
_چیه؟
بعد این مدت به این نتیجه رسیدی که با استایل من حال نمی کنی و این همه زرق و برق مورد علاقه ات نیست؟!جان که از لحن و نگاه ییبو متوجه جو شیطنت آمیز این بحث شده بود
جواب داد_من تا الان هیچ تایپ مورد علاقه ای برای خودم توی مرد ها نداشتم و بهش فکر نکردم ولی..
![](https://img.wattpad.com/cover/296750287-288-k19056.jpg)
ESTÁS LEYENDO
⚡« عشق و جنون» Love And Madness ⚡
FanficLove and Madness🥂 Writer : mahdie Yibo Top Happy End خلاصه : شیائو جان سی ساله وکیل کارکشته کمپانی بزرگ چین برای بستن قرارداد بزرگی به آمریکا سفر میکنه و با وانگ ییبو بیست و چهارساله وارث زنجیره تجاری لئون، پلی بوی سرکش و رام نشده آشنا میشه پسری ک...